مهدی انجیدنی کارشناس
«بازی و رسانههای تعاملی» است. او درباره سهم بازیهای رایانهای در دنیای سیاست
میگوید: در بازیهای آمریکایی معمولا کسی که بازی میکند به عنوان قهرمان نقش
مدافع در برابر مهاجمان را به عهده دارد و ناجی بشریت و زمین است، اما در بازیهای
ایرانی معمولا سناریوی بازی درباره حمله به اهداف مشخص است.
این
کارشناس در گفتوگو با جامجم میافزاید: این در حالی است که دکترین نظامی و دفاعی
کشور ما با این رویکرد مطابقت ندارد. از این رو نیازمند سیاستگذاری دقیقتر و
مطابق با رویکردهای ایرانی در حوزههای سیاسی و نظامی هستیم. او ادامه میدهد: این
دنیا مجازی نیست و بخش زیادی از زندگی افراد در این دنیا سپری میشود و به صورت
پیچیدهای بر مخاطب اثر میگذارد. در واقع سبک زندگی امروز جوامع متاثر از فضای
مجازی و بازیهای رایانهای است.
وی با
بیان این که یکی از اشکالات موجود در بازیهای ایرانی با درونمایه سیاسی، استفاده
مستقیم از اسامی و عناوین افراد و اماکن جغرافیایی است، اظهار میدارد: به جای
اشاره مستقیم به افراد و اماکن میتوان از سناریوهای قوی بهره گرفت تا پیام مورد
نظر در بازی رایانهای تاثیرگذار باشد. مخاطبان در برابر القای مستقیم پیام مقاومت
نشان میدهند و اگر تصور کنند بازی به دنبال القای مفهومی به آنهاست، بازی در هدف
خود شکستخورده است. انجیدنی تاکید میکند: حوزههای سیاسی ظرفیت داستانی لازم را
برای نگارش و تدوین سناریوهای قوی دارند، فقط باید به این حوزه نگاه تخصصیتری
داشت و به جاذبههای داستانی بیشتر توجه کرد. بازیهای بسیاری با موضوعات سیاسی در
کشور ما ساخته شده است، اما ضعف بسیاری از آنها استفاده مستقیم از اسامی و
کاراکترهای سیاسی است که رغبت مخاطب را برنمیانگیزد.
وی
سناریونویسی در بازیهای رایانهای را به عنوان یکی از مهمترین ضعفهای این حوزه
دانسته و میگوید: در این حوزه روایتهای جانبی در سناریوی بازی کارکرد بیشتری
خواهند داشت در حالی که بازیهای ایرانی به این موضوع توجه لازم را ندارند. اگر
بخواهم مثالی بزنم میتوان به سریال 24 اشاره کرد. در این سریال که معتقدم از این
حیث چندان نیز موفق نبوده است، داستان مورد نظر برای تاثیرگذاری بیشتر در خانواده
یک مأمور روایت و چالشهای خانوادگی او به عنوان ماجرای اصلی انتخاب میشود و با
استفاده از روایتهای جانبی اهداف سازندگان در فیلم پیگیری میشود.