نویسنده و پژوهشگر حوزه هنر و فلسفه در تحلیل بازی «شاهزاده ایرانی: تاج گمشده» گفت ذوقزدگی بیش از حد ما از ساخت بازی شاهزاده ایرانی بخاطر این است که درباره تاریخ ایران اطلاعات کمی داریم.
به گزارش روابط عمومی بنیاد ملی بازیهای رایانهای، بازی «شاهزاده ایرانی» در چهارمین نشست نقد و تحلیل بازی رویداد «بازی آرا» بررسی شد. در این نشست محمدرضا عابدی شاهرودی، نویسنده و پژوهشگر حوزه هنر و فلسفه در کنار پخش تصاویر و گیمپلیهایی از بازی، به تحلیل و نقد آن از زاویه روایت، محتوا و خط داستانی بازی پرداخت.
عابدی شاهرودی در تحلیل روایت تاریخی این بازی گفت: نویسندگانی که در صنعت گیم از روایتهای تاریخی و افسانهای استفاده میکنند به تاریخی که به دستشان رسیده جزئیاتی متناسب با تخیل خودشان اضافه میکنند و آن به یک محصول در دنیای صنعت سرگرمی تبدیل میشود. تاریخ هیچگاه صد درصد نیست و خود جناب فردوسی میگوید که این جهان سراسر افسانه است. این افسانه است که کار میکند و حافظه ماست که افسانه را جلو میآورد. حتما دوستان گیمر سری بازیهای ارباب حلقهها را بازی کردند. جان رونالد رول تالکین نویسنده ارباب حلقهها در همان قسمت اول میگوید تاریخ تبدیل به افسانه شد و افسانه تبدیل به اسطوره شد. این همان کاری است که همه انجام میدهند. در بازی شاهزاده ایرانی که این روزها همه توجهات را به خود جلب کرده، همین اتفاق افتاده است. یعنی آمدند اسطورهها و افسانههایی که در این حوزه وجود داشته را با تخیل خودشان ترکیب کردند و ارائه دادند.
این نویسنده و پژوهشگر همچنین گفت: الان سازندگان صنعت سرگرمی در دنیا از روایتهای افسانهای در دنیا برای خط داستانی محصولات خود استفاده میکنند. اما درباره تاریخ ما کمتر این کار را کردند. وقتی بررسی میکنیم متوجه میشویم که اطلاعات آنها در این حوزه بسیار محدود است و تجربه کمتری در خصوص ایران دارند. بخصوص که آنها نمیتوانند بین Iran و Iraq تفاوت قائل شوند و برایشان قابل فهم نیست. برای همین چه فیلم Homeland بسازند و چه 300 در آن ایرانیها شبیه عربها هستند. مثلا در Homeland وقتی میخواستند در جایی به اسم لواسان ترور انجام دهند، فضا شبیه اردن و عراق بود و آدمها هم شبیه عربها بودند. آنها کل جغرافیای منطقه را شبیه به هم میبینند و فهمی از این تفاوت ندارند.
محمدرضا عابدی شاهرودی در بخش دیگری از نقد خود درباره بازی شاهزاده ایرانی گفت: این نقد وجود دارد که اگر غرب خیلی درباره تاریخ ما اطلاعاتی ندارد، خود ما هم اطلاعات چندانی درباره ایران باستان نداریم. در بازی شاهزاده ایرانی صحنههایی میبینیم که فکر میکنیم برداشتی از فرهنگ ایرانی است و بابت آن ذوقزده میشویم، در حالیکه خیلی از آنها اصلا ارتباطی با ایران ندارد. سطح اطلاعات درباره تاریخ ایران بین گیمرها هم بسیار پایین است. بخاطر همین وقتی یوبیسافت بازی شاهزاده ایرنی را ارائه میکند، باعث ذوقزدگی بیش از حدی بین ایرانیها میشود. در حالیکه این بازی بین دیگر محصولات یوبیسافت رتبه B دارد. البته بازی گیم پلی خوبی دارد و داستان روتینی که بسیاری از بازیها از آن استفاده میکنند، دارد. موسیقی مناسبتری نیز نسبت به بازیهای قبلی یوبیسافت دارد. ولی ذوقزدگی بیش از حد راجع به دوبله و اینکه راجع به تاریخ ایران پرداخته شاید به این برگردد که ما خیلی درباره تاریخ ایران اطلاعات چندانی نداریم. برای همین با دیدن این تصاویر جذاب و شنیدن اسمهایی مثل جنگل هیرکانی ذوقزده میشویم. البته توقعی از گیمرها نیست که سراغ مطالعات تاریخی بروند اما این مسئلهای است که باید در کلان جامعه حل شود.
گفتنی است در راستای برگزاری نشستهای رویداد بازی آرا با محوریت نقد و تحلیل محتوایی ایرانی و خارجی پیش از این بازیهای برادران، اسسین کرید ۳ و سفیرعشق نقد و بررسی شدند.