تا زمانی که وارد این اتاق نشوید یک شهروند معمولی هستید؛ اما کافیست پا به این اتاق بگذارید تا در پشت سرتان بسته شود و جزو یک تیم امنیتی به حساب بیایید.
به گزارش مهر، اینجا دنیای دیگری است. دنیایی متفاوت با آنچه تابهحال بودهاید. به شما گزارش داده میشود تا یک ساعت دیگر قرار است یک عملیات تروریستی در تهران رخ دهد و شما با سرنخهای به دست آورده به این زیرزمین امارت قدیمی رسیدهاید. جایی که گفتهاند تنها یک سرایدار در آن زندگی میکند و باید آنقدر باهوش و ریزبین باشید تا بتوانید سرنخها را دنبال، رمزها را کشف، قفلها را باز، عملیات را کشف و آن را خنثی کنید. شما به مدت یک ساعت وارد یک عملیات مهیج نجات شهر شدهاید.
اگر با خواندن بند اول به هیجان نیامدید دیگر این گزارش را ادامه ندهید؛ اما اگر از آن جمله افرادی هستید که سرتان درد میکند برای حل معما یا همیشه دلتان میخواسته بهجای آنکه در بازیهای کامپیوتری دسته بازی در دستتان باشد داخل محیط بازی باشید این فرصت را از دست ندهید و برای یکبار هم که شده بازی در اسکیپ روم (escaperoom = اتاق فرار) را تجربه کنید. بازی که برای اولین بار در کشور راهاندازی شده است.
وقتی از اسکیپ روم حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟
ابتدا بهتر است درباره نحوه بازی تازه تأسیسی که تنها از عمرش در تهران یک ماه گذشته توضیح کوتاهی بدهیم. ایده اولیه این بازی از بازیهای کامپیوتری گرفتهشده است. درواقع برخلاف روال معمول که بازیهای کامپیوتری از واقعیت ایده گرفتهاند، این بازی که شروع آن از شرق آسیا بوده و هماکنون در اروپا و آمریکا مورد استقبال قرارگرفته است محیط یک بازی کامپیوتری را در عالم واقعیت شبیهسازی میکند. شما به همراه یک تیم سه یا چهار و نهایت ششنفره وارد بازی میشوید و در حد توضیحاتی که در بالا خواندید به شما داده میشود. درها را میبندند و به همراه اعضای تیمتان باید به دنبال سرنخها، رمزها، قفلها، کلیدها و... بروید تا سرانجام سر دربیاورید که این عملیات چیست و چگونه میتوانید آن را خنثی کنید. تمام این مراحل را هم باید به مدت یک ساعت بگذرانید. در همین مدتزمان نیز از طریق یک دوربین توسط مدیر بازی رصد میشوید تا در صورت نیاز برای نهایت ۴ بار به شما راهنمایی بدهد. آنقدر باید تجسس کنید، آنقدر باید هوشتان را به کار بیندازید، آنقدر باید جزئینگر باشید، آنقدر باید تمرکز کنید و مدیریت زمان را نیز در نظر بگیرید و البته خونسردیتان را هم در زمان انجام کار تیمی حفظ کنید تا بتوانید تکتک سرنخها را به دست آورید وگرنه اگر زمان شما بگذرد... بهتر است دیگر دربارهاش چیزی نگوییم. چون مزه بازی به این است که چیزی از آن ندانید؛ یعنی هرچه بیشتر ندانید از بازی بیشتر لذت میبرید وگرنه حکایت میشود همان ضربالمثل قدیمی که «معما چو حل گشت آسان شود...»
مخلص کلام، اگر دوست دارید برای ساعتی ذهنتان بهشدت درگیر پیدا کردن راهحلهای هیجانانگیز برای فرار از یک اتاق مخوف شود و نجات شهر باشد، حتماً سری به عمارت دبیرالملک واقع در چهارراه سرچشمه بزنید.
در کشورهای دیگر «اتاق فرار» را بازی کردیم؛ لذت بردیم و آن را به ایران آوردیم
چهار نفر بین سنهای ۲۵ تا ۳۰ سال ایده شکلگیری این بازی را به ایران آوردند. آنهم برحسب یک اتفاق که تصمیم میگیرند چهارنفره بهصورت توریستی چند کشور اروپایی را ببینند و در بین همین گشت و گذارها متوجه بازی میشوند که در اکثر پایتختهای کشورهای مختلف وجود دارد. بازی اتاق فرار که البته بانامهای مختلف طراحیشده بودند و شما برای یک ساعت وارد جایی میشوید و بر اساس داستانی که پیش رویتان قرار میدهند باید راه فرار و نجات را کشف کنید. بعد از بازی در این اتاقهای فرار بود که به ذهن این چهار جوان ایرانی میرسد تا همین اتاقهای فرار را نیز در تهران راه بیندازند. مسیح خدابخشیان، یکی از این چهار نفر است که البته مدیریت کار را نیز بر عهده دارد. با او درباره روند شکلگیری اتاق فرار در خانه دبیرالملک به گفتوگو پرداختهایم که میتوانید در ادامه بخوانید.
آقای خدابخشیان بهتر است ابتدا از خودتان بگوید و شکلگیری فکر و ایدهای که در تهران بازی به نام «اتاق فرار» را طراحی و راهاندازی کنید.
من و سه نفر از دوستانم در خارج از کشور تحصیل میکردیم. خودم کارشناس ارشد مکانیک هستم. کارشناسیام را در دانشگاه صنعتی اصفهان و کارشناسی ارشدم را در یک دوره مشترکی که توسط کشور بلژیک و فرانسه برگزار شد در بروکسل خواندم. پیمان فاطمی، دانشجوی مهندسی عمران در دانشگاه بوخوم آلمان است. پیمان اولاد، دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک در دانشگاه کی تی اچ سوئد است و محمد خدابخشیان نیز دکترای مهندسی مکانیک در دانشگاه کی تی اچ سوئد میخواند. یکبار سال ۹۳ قرار گذاشتیم باهم به سفرهای توریستی برویم. از کشور چک شروع کردیم. در شهر پراگ برای اولین بار با این بازی روبرو شدیم و نامش هم تله بود. از بازی خیلی لذت بردیم. بعدازآن وارد کشورهای دیگر مانند آلمان، لهستان، مجارستان، بلژیک و... شدیم و به این نکته رسیدیم در پایتخت این کشورها همبازی اتاق فرار به سبکهای مختلف وجود دارد. از ما چهار نفر دو نفرمان به ایران برگشتیم و با خودمان گفتیم چرا چنین بازی را در ایران طراحی نکنیم. از شهریور ۹۴ دنبالش افتادیم تا این کار را به شکل مستقل راهاندازیاش کنیم؛ اما متأسفانه ارگانهای مختلف با ما همکاری نکردند. به وزارت ارشاد، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، شورای نظارت بر بازی، وزارت ورزش، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و چند نهاد خصوصی دیگر هم رفتیم اما باوجود تلاشهایی که کردیم نتوانستیم مجوز مستقل برای این کار بگیریم. نهایتاً فرهنگسرای سرو پذیرفت این کار را در آنجا پیادهسازی کنیم اما همزمان با انجمن اوقات فراغت هم ارتباط گرفته بودیم.
وقتی این طرح را برای هومن رازدار، مدیرعامل انجمن توضیح دادیم خیلی استقبال کردند. با رامبد جوان که رئیس هیئتمدیره انجمن است نیز گفتوگویی صورت دادیم او هم طرح را پذیرفت و به ما گفتند قرار است اولین خانه فراغت در منطقه ۱۲ در عمارت دبیرالملک باشد. یکخانه قدیمی که وقتی آن را دیدیم خیلی خوشمان آمد. به ما پیشنهاد دادند میتوانیم در آنجا طرح را اجرا کنیم. بعد از بازدید متوجه شدیم زیرزمین عمارت برای کار ما خوب است و جذاب میشود. دیگر از اردیبهشت به اینجا آمدیم و برای طراحی دکور هم با آقای مرتضی فربد که یکی از طراحهای خوب سینماست آشنا شدیم و ایشان هم به اجرایی شدن طرح خیلی کمک کرد. درنهایت خردادماه بود که این کار را به شکل غیررسمی شروع کردیم.
استقبال از کار چطور بود؟
زمانی که کار را شروع کردیم هیچ تبلیغی انجام ندادیم. تنها به دوستان، آشناها و فامیل میگفتیم بیایند و بازی کنند تا در این بازه هم میزان علاقهها را رصد کنیم و هم نقاط قوت و ضعف آن را متوجه شده و اصلاحیات لازم را روی آن پیاده کنیم. علاوه بر آن در ابتدا این بازی هنوز تأییدیههای قانونیاش را نگرفته بود و مجبور بودیم آن را به تعویق بیاندازیم. بالاخره اوایل مردادماه بود که موانع همه رفع شد و توانستیم مردم را هم دعوت به بازی کنیم. هنوز هم تبلیغاتی انجام ندادهایم و هر گروهی آمده با تبلیغات دهانبهدهان از طریق همان کسانی بوده که آمده و بازی کردهاند. فقط چند روز پیش چند پوستر در پردیس سینما ملت نصب کردیم و فعلاً کار دیگری انجام ندادهایم.
چقدر زمان برد تا توانستید یک سناریو برای این بازی طراحی و سپس آن را پیادهسازی کنید؟
برای پیاده کردن این طرح بر اساس تجربیاتی که داشتیم، تحقیقاتی که درزمینهٔ اسکیپ رومهای کشورهای دیگر انجام دادیم و همچنین با بررسی بازیهای کامپیوتری معمایی و طراحی آن در دنیای بیرون از کامپیوتر در آخر توانستیم یک بسته معمای قابلاجرا در اسکیپ روم را طراحی کنیم. اسکیپ رومی که بتوان در آن چند سناریوی مختلف را پیادهسازی کرد. چون سناریوها میتواند تمهای مختلف امنیتی، پلیسی، جنایی، وحشتناک و حتی عاشقانه داشته باشد. بر همین اساس سه هفته الی یک ماه طول کشید تا طرحی را روی کاغذ و نرمافزار آوردیم. یک ماه هم طول کشید آن را کاربردی در فضای بیرون طراحی کنیم. درنهایت بعد از مشخص شدن جا دو ماه طراحی و اجرای کار زمان برد و نامش را نجات شهر گذاشتیم.
طراحی و اجرای این سبک بازی اتاق فرار چقدر هزینه میخواهد؟
کلاً این بازی کم سرمایه است. اگر قرار باشد سرمایه این بازی زیاد باشد این پروژه سوددهی زیادی نخواهد داشت. چون این بازی برخلاف بازیهایی که در شهربازیهاست و در طول روز میتوانند تعداد زیادی آدم را ساپورت کنند نیست. در اسکیپ روم زمان هر بار بازی ۶۰ دقیقه است و زمان بین دو بازی هم حداقل نیم تا یک ساعت در نظر گرفتهشده چون بعد از بازی میخواهند عکس بگیرند و راجع به بازی سؤال کنند و ما باید اتاق را دوباره به حالت اول برگردانیم. درنتیجه محدودیت در طول روز داریم و بیشتر از ۵ تا ۶ سانس نمیتوانیم پذیرش داشته باشیم؛ بنابراین سقف درآمد این بازی مشخص و محدود است و باید سرمایه اولیه کم باشد... هزینهها نیز بسته به اینکه چه سناریویی را میخواهید پیاده کنید فرق میکند. طراحی دکور خیلی کار میبرد و میتواند هزینههای مختلفی را بطلبد؛ اما حداقل حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان باید برای چنین بازی در نظر گرفت.
از بازی اتاق فرار چه سبک افرادی لذت میبرند؟ یعنی بیشتر به چه سبک روحیاتی توصیه میکنید این بازی را تجربه کنند و چه اشخاصی اصلاً به سراغ این بازی نیایند؟
آدمهایی که برای بار اول این بازی را تجربه میکنند یک مقدار برایشان سخت است؛ اما دیگر برای بار دوم و سوم که باکلیت بازی آشنا شدند میتوانند سناریوهای دیگر را راحتتر پیش ببرند. این نکته مهم است که هر سناریو را هر فرد یکبار میتواند تجربه کند. چون برای بار دوم دیگر برایش هیجانانگیز نیست. باید آنها سراغ اتاق فرارهایی بروند که سناریو و رمز و رموز دیگری دارد. ما وقتی برای بار اول این بازی را در شهر پراگ تجربه کردیم تقریباً توانستیم در دقیقه آخر بازی آن کشف کنیم؛ اما تجربه دوم خیلی سخت بود و نتوانستیم. بهمرور چون باکلیت بازی آشنا شده بودیم دیگر باقی اتاقها خیلی برایمان سخت نبود. اینکه چقدر بتوانید در گشایش رمز اتاق موفق باشید خیلی بستگی به میزان سختی بازی دارد. بعضی طراحها سختی بازی را خیلی بالا میگیرند که البته خود این موضوع میتواند مقداری باعث نارضایتی شود چون اکثراً سرخورده خواهند شد و به طراح بازی میگویند تو آنقدر بازی را سخت و غیرمنطقی گرفتهای تا کسی نتواند آن را کشف کند. معمولاً بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه کردهایم و آمارهایی که از اسکیپ رومهای مختلف به دست آوردیم متوجه شدیم اسکیپ روم خوب اسکیپ رومی است که بدون هیچگونه راهنمایی ۱۰ درصد افراد جامعه بتوانند آن بازی را تمام کنند و بهصورت کلی باراهنمایی که مدیر بازی در حین بازی به افراد میدهد ۶۰ درصد افراد بتوانند به قسمتهای نهایی بازی برسند. در این صورت درصد رضایتمندی هم بالا میرود و خوشحال هستند آن مأموریتی که در بازی به آنها محول شده را انجام دادهاند. کسانی باید به این بازی بیایند که به حل کردن معما در فضای واقعی علاقه دارند. این بازی یک مقدار طولانی و ۶۰ دقیقه است. مشابه این بازی همین سافاری های وحشتی است که در تهران راهاندازی کردهاند؛ اما این بازیها ۷ الی ۸ دقیقه هستند که یک هیجان مقطعی به شما وارد میکند و زود هم تمام میشود؛ اما این بازی هیجان به آن شکل را ندارد؛ باید فکر کرد و دقت بالایی داشت. کشف معماها تمام لذت و هیجان را به ارمغان میآورد. آنطور که متوجه شدیم کسانی که به بازیهای کامپیوتری علاقه دارند و صرفاً بازی اکشن انجام نمیدهند تماماً این بازی را دوست داشتند. چون همان بازی کامپیوتری شبیهسازیشده در یک فضای واقعی است و خودشان آن بازیگر بازی کامپیوتری در یک فضای واقعی میشوند. فکر میکنم کسانی که دوست داشته باشند معما حل کنند در یک فضای متناسب با سناریو خیلی بیشتر لذت میبرند تا کسانی که صرفاً به دنبال یک هیجان مقطعی هستند.
در میان کسانی که آمدهاند اتفاقات جالب و هیجانانگیز هم رخداده؟
کسانی که بهصورت گروهی میآیند یا دوست هستند یا گروههای فامیلیاند و در میانشان اتفاقات بامزه و جالب زیاد میافتد؛ مثلاً یک گروه چهارنفره آمده بود که دو باجناق و خواهربودند. دعواهایی که دربازی انجام میدادند خیلی جالب بود. بعضیها کارهای عجیبوغریب میکنند درصورتیکه از قبل به آنها گفتهایم که نیاز نیست مثلاً یکچیز سنگین را بلند کنند اما تخت را بلند میکنند و روی میز میگذارند! کارهای جالب زیادی در حین بازی رخ میدهد که برای لو نرفتن بازی بهتر است از آنها بگذریم.
هزینه هر با بازی دراتاق فرار چقدر است؟
گروههایی که برای این بازی باید حاضر شوند گروههای سه تا ششنفره هستند. هزینهها هم به این صورت است گروه سهنفره نفری ۳۰ هزار تومان. گروه چهارنفری ۲۵ هزار تومان، ۵ نفری ۲۲ هزار تومان و ۶ نفر نفری ۲۰ هزار تومان میشود.