توهین یک رسانه به بازی‌سازان ایرانی / صدایی از جنس صدای آمریکا

مدتی پیش روزنامه «هفت صبح» یادداشتی را منتشر کرد با عنوان «بازی‌های رایانه‌ای ایرانی و یارانه‌هایی که هدر می رود» که هدف آن تخریب بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای و بازی‌سازان ایرانی بدون ارائه حتی یک سند و استدلال محکم بود. 

وقتی روزنامه‌ای در کشور مطلبی را منتشر می‌کند که با این جمله آغاز می‌شود: «کافی‌ست نگاهی به عملکرد بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای طی چند سال اخیر کنید تا متوجه شوید، این سازمان تاکنون با بودجه دولتی کاری جز انتشار خبر و برگزاری مراسم های مختلف انجام نداده است.» این برداشت می‌شود که قرار است دادگاهی تشکیل شود و بدون حضور متهم و حتی ارایه یک برگ سند، متهم را محکوم کرد. این جمله و امثال این جمله‌ها زمانی نوشته می‌شود که قرار نیست دلیلی وجود داشته باشد و تنها یک نفر یک نهاد را نهاد بدی می‌داند، همین. درحالی‌که بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای کارنامه‌ای مشخص دارد و فعالیت‌های آن در رسانه‌ها نیز منتشر شده که برای همه قابل دسترسی است و البته ذکر همه آن در این نوشته قابل نوشتن نیست.

در ادامه باید توضیح داد که اصولا بازی‌سازی در کشور به صورت مستقل انجام می‌شود و بنیاد یک نهاد تولیدکننده و رقیب بخش خصوصی نیست لذا بازی‌سازانی که با بنیاد مرتبط باشند یا نباشند هیچ ارتباطی با کیفیت بازی ندارد. هر بازی‌سازی برای اخذ مجوز به بنیاد مراجعه می‌کند (که البته بیشتر کارها از طریق اینترنت انجام می‌شود) و بازی‌سازانی که نیاز به خدمات و حمایت‌های بنیاد داشته باشند به بنیاد مراجعه و خدماتی از جمله دریافت وام‌های کم‌بهره، معرفی بازی در رسانه‌ها از طریق روابط عمومی بنیاد، برگزاری مراسم رونمایی، دانش بنیان شدن، برطرف شدن مشکلات مالیاتی، اخذ مجوز موسسه فرهنگی تک منظوره، قیمت‌گذاری بازی، معرفی به ناشر و کمک گرفتن از بنیاد برای فروش بازی به ناشر، استفاده از آزمایشگاه و خدماتی از این قبیل که جزو برنامه‌ها و وظایف بنیاد است را دریافت می‌کنند.

جمله‌های بعدی این نوشتار در روزنامه هفت صبح کاملا از جنس خبرخوانی‌های رسانه‌هایی است که آنطرف مرزها به صورت سخیفانه منتشر می‌شود. بدون هیچ دلیل و مدرکی یا نهاد و شخصی را مسخره می‌کنند و یا فقط می‌گویند بد است، بد است، بد است. حتی نه عملکرد حرفه‌ای بی‌بی‌سی فارسی بلکه این مطلب جنسی از جنس حرف‌های صدای آمریکا دارد.

جشنواره بازی‌های رایانه‌ای تهران از دور قبل اتفاقا روندی کاملا شفاف‌تر پیدا کرده و ترکیب داوران خارجی و داخلی و نیز حضور نماینده صنف بازی‌سازان و داوری نهایی تنها براساس امتیاز داوران و نه شورایی بوده و باعث شده تا یکی از شفاف‌ترین جشنواره‌ها رقم بخورد. نوشتن این مطالب که اگر دوست بنیاد هستید پس جایزه می‌گیرید و اگر نیستید پس هیچ جایزه‌ای نمی‌گیرید آن هم بدون ذکر حتی یک سند و مصداق، عملی نه از سر دلسوزی بلکه کاملا شخصی به نظر می‌رسد.

نگارنده این مطلب در بخش دیگری نوشته است: «مسئولین بنیاد سعی دارند، راه رسیدن تولیدات خارجی را بگیرند تا مخاطب به اجبار به سراغ بازی‌های نازل آنها برود.» اولا اینکه بنیاد جلوی بازی‌های خارجی را نمی‌گیرد. این متأسفانه از بی‌اطلاعی نگارنده این مطلب است. دوم اینکه بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای براساس وظیفه خود، به بازی‌هایی که خلاف شئونات اخلاقی و علیه مبانی دینی و ضد هویت ملی باشند، جواز نشر نمی‌دهد. حالا اگر نگارنده روزنامه هفت صبح علاقه دارد مثلا فیلم‌های پورنو در کشور به صورت رسمی توزیع شود و وزارت ارشاد جلوی آن را می‌گیرد و ایشان ناراضی است، بحث دیگری است.

نگارنده در ادامه مطلب سوال کرده که آیا نظام رده‌بندی سنی کارآمد است؟ و خودش دوباره بدون ذکر حتی یک دلیل نوشته است که منفی است. یعنی کارآمد نیست. در جواب این حرف‌های بی‌دلیل نگارنده باید گفت که بله کارآمد است. لطفا حداقل به یک کارشناس روانشناسی یا حتی دانشجوی دوره کارشناسی روانشناسی و جامعه‌شناسی یا رشته‌های مرتبط مراجعه کنید تا به شما بگوید که کارآمد، مهم و اثرگذار است.

نگارنده که در سرتاسر نوشتار خود به بازی‌سازان ایرانی توهین کرده است، در پایان مطلب خود به مخاطب ایرانی توهین کرده که حتی یک ثانیه هم برای بازی‌های ایرانی وقت صرف نمی‌کنند. پس دانلود نزدیک به یک میلیون بازی موتوری، بیش از 300 هزار بازی خروس جنگی، بیش از 500هزار بازی کابوس دشمن و ده‌ها نمونه دیگر چیست؟ فروش نزدیک به 300هزار نسخه بازی‌هایی چون شتاب در شهر، مبارزه در خلیج عدن، گرشاسب و فروش یکصدهزار نسخه‌ای بازی والیبال در یک ماه و نمونه‌های بسیار دیگر، عددهایی هستند که ثانیه‌هایی را تشکیل می‌دهند که به دلیل منافع شخصی برخی دیده نمی‌شوند.

در پایان باید گفت که بازی ایرانی ساخته می‌شود، برخی از آنها باکیفیت هستند، بنیاد هم از همه محصولات با یک نگاه و میزان لزوم حمایت می‌کند و مخاطب ایرانی هم با توجه به همه شرایط به بازی ایرانی توجه دارد و از بسیاری فهیم‌تر هستند.


مطلب منتشر شده در هفت صبح:


یادداشت / بازی های رایانه ای ایرانی و یارانه هایی که هدر می رود

کافی ست نگاهی به عملکرد بنیاد ملی بازیهای رایانه ای طی چند سال اخیر کنید تا متوجه شوید، این سازمان تاکنون با بودجه دولتی کاری جز انتشار خبر و برگزاری مراسم های مختلف انجام نداده است. اکنون چند سالی است که بنیاد به عنوان اصلی ترین نهاد مرتبط به بازیهای ویدئویی در کشورمان فعالیت میکند؛ اما نتیجه این فعالیت چه بوده؟ بررسی تولیدات به خصوص چند سال اخیر در حوزه بازیهای ویدئویی کشور به خوبی نشان میدهد که حمایت های بنیاد هیچ نتیجه ای در بر نداشته. اکنون سالهاست که جامعه مخاطب بازی های ویدئویی در کشور انتظار محصولی با کیفیت را دارند اما عملا چیزی عایدشان نشده. از سوی دیگر کافیست به آثار مستقل صنعت بازی کشورمان نگاه کنیم. تنها آنهایی موفق به ارائه محصولی بر اساس استانداردهای جهانی شده اند که به صورت مستقل کار کرده و هیچ ارتباطی به بنیاد نداشته اند. نکته قابل توجه این است که اکثر این دسته از تولیدکننده ها سعی در برقراری ارتباط با بنیاد ملی بازیهای رایانه ای داشته اند اما عملا ناموفق بوده یا با رفتار این سازمان تصمیم گرفته اند، هدف خود را بازارهای خارجی قرار دهند. شاید بسیاری از بازی های تولید شده در کشور در بازارهای غربی موفق ظاهر شده باشند اما آیا این کمکی به صنعت داخلی کرده؟ آیا از تولیدکننده های موفق در زمینه تدریس و به اشتراک گذاری تجربیات استفاده شده؟ جواب این سوالها بدون هیچ شکی منفی است.
  با بررسی اعضای انستیتوی آموزش ساخت بازی بنیاد به خوبی می توان به این نکته پی برد که اصولا اگر از روابط ویژه ای دارید می توانید جایی در بنیاد برای خود متصور شوید. اگر هم از ابتدا در تیم اصلی قرار نداشتید یا ارتباطی خاص با بنیاد ندارید، بهتر است به همان بازارهای خارجی و کسب موفقیت در آنها مشغول شوید. حتی اگر امیدی به کسب جایزه یا تبدیل شدن به سازنده برتر دارید هم اشتباه میکنید. اگر عضوی از خانواده داخلی بنیاد ملی بازیهای رایانه ای نیستید، در نتیجه جایی در جشنواره های این سازمان ندارید. اما اگر ازشرایط ویژه دارید، خیالتان فعلا راحت باشد. شما در حال حاضر با ساخت هر محصول نازل و بی کیفیتی فرصت دریافت کمکهای مالی و کسب جوایز مختلف را در اختیار دارید. اینکه می گوییم نازل یعنی نازل. تنها این لغت است که می تواند به خوبی سطح کیفی تولیدات داخلی به خصوص وابسته به بنیاد را نشان دهد. مسئولین سالهاست با این سوال درگیر هستند که چرا مخاطب ایرانی به محصول ایرانی در این حوزه توجه نمیکند. مسئولین حاضر در زمینه بازیهای ویدئویی این صنعت را با صنعت تولید خودروی کشور اشتباه گرفته اند. تنها توجیه موجود برای تولیدات بیک یفیت حاضر در بازار خودرو و اجازه ندادن به حضور تولیدات خارجی (به راحتی) نجات کارخانه هایی است که در این صنعت مشغول به تولید اتومبیل هستند.
  مسئولین بنیاد به جای حمایت و تلاش در رسیدن به محصول با کیفیت سعی دارند، راه رسیدن تولیدات خارجی را بگیرند تا مخاطب به اجبار به سراغ بازیه ای نازل آنها برود. بله درست است که قانون کپی رایت و نظارت باید روی واردات خارجی وجود داشته باشد اما آیا راه فعلی برای اعمال آن درست است؟ سالها پیش با تشکیل بنیاد ملی بازی های رایانه ای نظام رده بندی سنی« اسرا» نیز به وجود آمد. به این مسئله کار نداریم که اصول درجه بندی سنی در ایران به درستی انجام میشود یا نه اما آیا این نظام رده بندی سنی کارآمد است؟ نظارتی بر انجام آن وجود دارد؟ جواب این سوالها هم منفی است.
هر خریداری با هر سنی در بازار فعلی میتواند به راحتی محصول مورد نظر را بدون نظارت لازم خریداری کند. بنیاد تنها این ساز و کار را به وجود آورده تا انتشار بازی به صورت مجاز را از کانال خود عبور دهد. درآمدی که از فروش هولوگرام بازی های مثلا مجاز به دست می آید خرج چه چیزی میشود؟ درست حدس زدید، خرج همان بازیهای نازلی میشود که هیچ کودک، نوجوان، جوان و حتی فرد متاهلی (طبق رده بندی سنی بنیاد) حتی یک ثانیه برای نگاه کردن به آن وقت تلف نمیکند.