صنعت بازیسازی در ایران همانقدر که فرصتهای فراوان نهفته دارد، مشکلات و چالشهای آشکاری نیز دارد. این هفته به سراغ حسن کریمی قدوسی، مدیرعامل جوان بنیاد ملی بازیهای رایانهای که از خرداد ماه سال گذشته به این سمت منصوب شده رفتیم. کریمی قدوسی آنطور که مسوول روابط عمومی بنیاد ملی بازیهای رایانهای میگوید، فعالیت خود را در صنعت بازی با بازیسازی شروع کرده است، البته وی پیش از آنکه به سمت مدیرعاملی منصوب شود، مدتی را هم بهعنوان قائممقام بنیاد ملی بازیهای رایانهای فعالیت داشته و بهطور کلی میتوان گفت در طول سالهای گذشته در عرصه صنعت بازی فعالیتهای جدی داشته است.
کریمی قدوسی با رویی گشاده و با برخوردی خودمانی پذیرای ما میشود. بعد از چند کلمهای صحبت حاشیهای با کریمی قدوسی وارد مصاحبه میشویم و وی به سوالات ما درباره صنعت بازی در ایران، فعالیتهای بنیاد ملی بازیهای رایانهای در یک سال گذشته و از همه مهمتر به تاثیر مصوبه اخیر شورایعالی فضای مجازی بر صنعت بازیهای رایانه کشور پاسخ میدهد.
- آقای قدوسی، برای شروع بفرمایید در این مدتی که شما فعالیت میکنید بنیاد ملی بازیهای رایانهای چه دستاوردها و فعالیتهایی داشته است و در طول مدت فعالیتتان به طور مشخص موفق شدهاید که چه کارهایی انجام دهید ؟
ما تقریبا از دو سال گذشته مستقر شدیم، بنده آن موقع قائممقام مجموعه بودم و تقریبا حدود یک سال است که در قالب مدیرعامل در مجموعه بنیاد فعالیت میکنم.
ما در سه حوزه مختلف مشغول به کار هستیم نظارت، حمایت و جریانسازی، که در کشور هر سه را انجام میدهیم. در طول این مدت در بحث حمایت موفق شدیم که به جای اعطای مستقیم پول به بازیسازان (که اشتباه است)، نهادهای مختلف دولتی را درگیر قضیه کنیم.
درواقع باید در همین ابتدای امر بگویم تصوری که من برای بنیاد ملی بازیهای رایانهای داشتهام بهواقع هیچوقت این نبوده است که بنیاد بخواهد با مشارکت بخش خصوصی گیمسازی کند و ذینفع مادی شود یا بخواهد وارد رقابت با بخش خصوصی شود، درواقع من همواره بنیاد را مانند یک هاب میدیدهام.
بنیاد ملی بازیهای رایانهای برای اینکه یک هاب شود طبیعتا باید ارتباطش را با همهجا برقرار کند و فکر میکنم طی دو سال گذشته ارتباطهای خیلی خوبی را در این خصوص داشته است. برای مثال، معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری، وزارت ارتباطات و جاهای اینچنینی را وارد این جریان حمایت از صنعت بازی کردهایم.
یکی از دستاوردهای بنیاد که در خصوص جریانسازی انجام شده، همین تصویب برنامه ملی موزه جامع در شورایعالی فضای مجازی است که اگر خوب پیگیری شود میتواند مانند یک اهرم قدرت عمل کند و به کمک آن ما میتوانیم به بخشهای مختلف (دولت) فشار آورده و از آنها کمک بگیریم. این کمکها درواقع یک جور فرهنگسازی برای کشور حساب میشود و بهنوعی تکمیلکننده اساسنامه بنیاد هم میشود.
- اگر بخواهیم دقیق بگوییم مصوبه اخیر شورایعالی فضای مجازی چه گرههایی را از مشکلات صنعت بازی ایران باز میکند به چه مواردی میتوانید اشاره کنید؟
نکته اول اینکه حداقل همه را پای کار میآورد، یعنی حداقل ضمانت قانونی بالای سرشان میگذارد که بیایند پای کار و به صنعت بازیسازی اهمیت بدهند. علاوه بر این، متوجه میشوند یک بنیادی وجود دارد زیر نظر وزارت ارشاد که صفر تا صد آن مربوط به صنعت بازی کشور است. وقتی که ما با جاهای مختلف از وزارت علوم تا وزارت آموزش و پرورش صحبت میکردیم مشاهده میکردیم که گویی عموما ميان خودشان یک دیوار بتونی بود که نمیشد آن را خراب کرد، علت شاید این بوده که صنعت بازی خیلی دغدغه آنها نبوده است.
سرانجام در این مملکت مشکلات زیادی وجود دارد؛ شاید بازیهای رایانهای گزینههای اولویتدار وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، وزارت صنعت، وزارت ارتباطات و جاهای مختلف نباشد، ولی حداقل این مصوبه بعد از ابلاغ شدنش میتواند باعث رخدادن اتفاقی شود. باید بگویم در همین رابطه در این چند روز اخیر نامههای ارگانهای مختلف کمکم دارد به سمت بنیاد ملی بازیهای رایانهای سرازیر میشود.
طبیعی است که بنیاد بهتنهايي نمیتواند همه کارها را انجام دهد، ذات این مصوبه و شورایعالی فضای مجازی هماهنگی است سرانجام قطعا این مصوبه وضعیت را بهتر میکند.
در بحث نظارت هم باید بگویم اینکه الان به سرعت در بنیاد مجوزهای موسسه فرهنگی تکمنظوره را صادر میکنیم و این که بازیسازها معاف از مالیات میشوند بسیار مهم است؛ چراکه معاف بودن از مالیات چیزی بوده که همیشه دغدغه ما بوده است.
تا کنون حدود هفت یا هشت مجوز صادر شده که بیشتر آنها مربوط به بازیهای رایانهای موبایلی (اندروید و iOS) میشود.
- گفته میشود بودجه بنیاد ملی بازیهای رایانهای خیلی محدود است. این موضوع تا چه حد صحت دارد؟ آیا با این بودجه محدود میتوانید نقش راهبردی در این صنعت داشته باشید؟
بله، این مشکل جدی است که از یک سال پیش که سال سخت دولت بوده، بودجه بنیاد تا حدی محدود بود، حتی میگفتند شما صرفا سعی کنید چراغ اینجا را روشن نگه دارید.
واقعا یکی از دغدغههای بزرگ ما همین مساله بودجه است. امسال حداقل روی کاغذ اوضاع ما بهتر است ولی با این اوضاع هم مشکلات حل نمیشود.
وقتی سینمای کشور ما بعد از حدود 100 سال سابقه بودجه میلیاردی دارد، اما بودجه بازیهای یارانهای (که نوپا هم هست) در حد تعداد انگشتان دست هم نیست باید بگویم این موضوع ناراحتکننده است. این در حالی است که بازی نسبت به سینما نیاز به حمایت بیشتری دارد؛ چراکه یک نهاد نوپاست، سینما حداقل خودش را میتواند بچرخاند.
درواقع اكنون باید از بازی حمایت بیشتری کرد. این یکی از علتهایی بوده که رفتیم سمت جاهای دیگر برای بازیسازی پول بگیریم، زیرا بودجه ما دیگر کفاف نمیکرد. ما پارسال از وزارت ارتباطات و معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری تقریبا بالغ بر 18 میلیارد و 600 میلیون تومان بودجه اسمي گرفتیم كه حدود پنج و شش میلیارد آن پارسال عملا محقق شد که به بازیسازها داده شد.
این پول را بنیاد قاعدتا نمیتوانست بدهد، بنیاد این وسط رگولاتوری کرده و صرفا نقش تسهیلکننده را داشت. این بودجه توسط خودشان در قالب تسهیلات به خصوصیها داده شد ما فقط لابی کردیم و نظارت کرده و میکنیم که پروژهها به بهترین نحو ممکن انجام شوند.
- با توجه به اینکه در ایران طبق آمار اعلامشده نزدیک 14 میلیون ساعت نفر، کاربران بازی موبایلی میکنند و بازیهایی مانند «کلشآوکلنز» طرفداران زیادی دارند، چرا شرکتهای خصوصی روی بازیهای موبایلی ایرانی سرمایهگذاری نمیکنند و این بازیها چندان که باید رشد نکردهاند؟
بهدليل اینکه سرمایهگذارهای ایرانی باور نکردهاند که بازی سودآور است؛ البته بازی سودآور است اما شاید از هر بیست بازی موبایلی یکی از آنها موفق شوند. بنابراين با این وضع اقتصادی سرمایهگذار ترجیح میدهد پولش را در بانک بگذارد و سودش را بگیرد که ریسک کمتری هم دارد. درواقع سرمایهگذاری در صنعت بازی یک فرهنگ است که باید جا بیفتد و سرمایهگذاران متوجه شوند که با تولید و صادرات بازی میتوانند پول درآورند.
پس باید به آنها زمان داده شود، الان تقریبا 10 سال است که صنعت بازی آمده و فقط دو سال است که بازیهای موفق موبایلی ساخته شدهاند، پس باید به سرمایهگذاران زمان بیشتری داده شود.
تا 10 سال پیش در عرصه ساخت بازیهای موبایلی بنیاد بايد سرمایهگذاران را هل ميداد تا به این عرصه ورود کنند، اما حالا خیلی از آنها خودشان میآیند چون درک کردهاند که تولید بازی سود دارد، درواقع ما فقط باید زمینه را فراهم کنیم و سرمایهگذاران خودشان خواهند آمد.
- چند رشته مرتبط با بازیهای رایانهای از جمله کارشناسی ارشد مدیریت بازی در کشور در دست ایجاد است یا ایجاد شده که بنیاد هم از آنها حمایت کرده است. این رشتهها چه نقشی در آینده صنعت بازی کشور خواهند داشت؟
ببینید، اصولا اینگونه است که متخصص بیشتر باعث ایجاد بازیهای با کیفیتتر میشود. توجه داشته باشید که در دنیا صنعت بازیسازی در دست قشر نخبه است و اینطور نیست که هر کسی بازی کامپیوتری تولید کند. در حال حاضر در کشورهای پیشرفته رشته بازیسازی در دانشگاهها بسیار مورد توجه است و از جمله در دانشگاههای معتبر آمریکا و کانادا تدریس میشود. ما سعی کردهایم در دانشگاههای معتبر کشور مانند «دانشگاه علم و صنعت» این رشته را وارد کنیم و به این ترتیب توقع داریم که نخبگان هم جذب این رشته شوند. تنها مشکل این است که باید به دانشجویان نخبه بفهمانیم که این رشته درآمدزاست تا آنها جذب این رشته شوند.
- البته دانشگاهها برای ارایه رشته بازی بايد بسیار مهارتمحورتر از شکل کنونیشان هم باشند تا خروجیشان در صنعت بازیسازی به کار آمده و بتواند فعالیت کند.
بله، صددرصد همینطور است. الان در دانشگاههای سراسری ما این مشکل را داریم که کمتر مهارتمحور هستند.
- چه گرایشهایی برای رشته بازی وجود دارد؟
در رشته نرمافزار ما یک گرایش به نام بازی داریم که پنج درس است که در دانشگاه علم و صنعت هم ارایه میشود. یک رشته کارشناسی ارشد مدیریت بازی هم داریم که شما هم اشاره کردید که در دست تدوین است.
- با این تفاسیر آیا خوشبین هستید که فارغالتحصیلان این رشتهها جذب بازار کار شوند؟
این در گرو این است که به متقاضیان این رشتهها بقبولانیم در صورتی که رشتهها را بخوانند جذب بازار کار میشوند و این هم در ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی کشور است.
- گردش مالی بازیهای رایانهای در حال حاضر در کشور چه وضعیتی دارد و چه میزان بازی خارجی یا داخلی در کشور خرید و فروش میشوند. لطفا مبنای این آمار را هم شفاف توضیح دهید؟
سال گذشته ما یک پیمایشی را انجام دادیم و 17 هزار پرسشنامه را در کشور توزیع کردیم. 153 میلیون دلار گردش مالی بازی در سال 94 در ایران بوده است.
- چقدر از این میزان مربوط به فروش بازیهای داخلی و چقدر مربوط به فروش بازیهای خارجی است؟
فقط چهار درصد آن مربوط به فروش بازیهای داخلی است(!) که ناراحتکننده است.
* با توجه به تجربهای که در مدت فعالیتتان در بنیاد داشتهاید، فکر میکنید که بزرگترین مشکلی که بنیاد و صنعت بازیهای رایانهای با آن دست به گریبان است، چیست و چه راهکاری برای برطرف کردن آن دارید؟
سه اتفاق باید بیفتد که این صنعت ملی در کشور راه بیفتد؛ اول آنکه همه در قالب یک اتفاق ملی متوجه شوند که بازی مهم است و فقط بنیاد این اعتقاد را نداشته باشد، کما اینکه در بقیه دنیا هم اینگونه است.
متاسفانه دیدگاه 50 درصد مسوولان این است که چند نوجوان در خانه مینشینند بازی میسازند یا حتی یک بار یک نفر از من پرسید، شما در بنیاد ملی بازیهای رایانهای چهکار میکنید؟ بازی میکنید؟
این در حالی است که هیچکس این سوال را در مورد خانه سینما نمیپرسد، چون برایشان مشخص است. پس باید دیدگاه همه نسبت به بازی عوض شود.
قسمت دوم این است که باید برنامهریزی مناسبی اتفاق بیفتد و با برنامهریزی مشخص در صنعت بازی حرکت کنیم. ببینید، کشور لهستان 10 سال پیش در صنعت بازی هیچچیز نبود، اما حالا به جایگاههای خوبی دست پیدا کرده، یا انگلستان برای خودش طرح بازی داده و کانادا پیشرفتهای قابل توجهی داشته است.
مصوبه اخیر شورایعالی فضای مجازی قدم اول ما بوده است. حالا کاری که ما (بهعنوان بنیاد ملی بازیهای رایانهای) کردهایم، این است که با وزارت ارتباطات و معاونت علمی فناوری ریاستجمهوری یک سند را با هم نوشتهایم و برنامهای را با هم مشخص کردهایم که این برنامه آماده امضا شدن توسط سه وزیر است و در ارتباط با برنامه ملی خواهد بود.
- هدف این برنامه چیست؟
هدف این برنامه رشد صنعت است و قصد دارد مشخص کند که چه کسی بايد چهکار کند. یک قسمت آن را باید وزارت فرهنگ و ارشاد انجام دهد، قسمتی از آن را باید وزارت ارتباطات انجام دهد و قسمتی دیگر را معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری باید انجام دهند و البته در آن موازیکاری هم انجام نشده است.
توجه داشته باشید که وضع ما در ميان صنایع مختلف خیلی خوب است، به دلیل اینکه همه با هم همکاری داریم؛ چراکه همه با هم میخواهیم این صنعت نوپا را راه بیندازیم. چون صنعت خیلی کوچک است هیچکس نمیخواهد آن را بهسمت خود بکشد و همه ترجیح میدهند صنعت بازی را راه بیندازند. به همین دلیل هم بود که در شورایعالی فضای مجازی هیچکس دعوا نداشت که این مال من است و همه میخواستند صنعت بازی راه بیفتد.
مساله دیگر اما مساله حمایت از صنعت بازی است که باید مورد توجه قرار گیرد. متاسفانه در کشور ما حمایت را در اعطای پول میبینند، اما در سایر کشورها اینگونه نیست.
- فکر میکنید چه چیزی باید جایگزین اعطای پول شود؟
باید به بازیسازان محیط، تجهیزات، آموزش، معافیتهای مالیاتی و امکان دیده شدن در خارج از کشور داده شود، اما بدترین کار این است که به آنها پول مستقیم بدهیم. اگر من همین الان بگویم میخواهم از صنعت بازی حمایت کنم، 150 بازیساز میآیند که پول بگیرند اما فقط 10 تای آنها واقعا بازی میسازند. واقعا این مشکل جدی است، بازیساز اینگونه در کشور خلق نمیشود.