وقتی داستان در بازی مهمتر از فیلم است
سینماپرس: عباس کریمیعباسی/ داستان نقش مهمی را در بازیها ایفا می کند و بازیهایی که داستان مشخص با شخصیتهای آشنا داشته اند ماناتر بوده و ادامه پیدا کردهاند برای همین در تبدیل فیلم به بازی باید به این نکته توجه داشت.
پیشترها کتاب برای خودش رسانهای بود، سینما از آن اقتباس میکرد و کتابهای پرفروش باعث میشدند تا فیلمهایی که از روی آنها ساخته میشوند، فروش بالایی پیدا کنند.
رفته رفته سینما، جای کتاب را گرفت و کتابهایی پرخواننده میشوند که از رویشان فیلم ساخته میشد و مردم پس از تماشای فیلم به خواندن آن کتاب روی میآوردند.
امروزه بازیهای رایانهای رقیبی جدی شده است برای سینما و کتاب. رسانهای جذاب که میتواند در عین سرگرمی آموزنده باشد و این کار راحتی بهتر از کتاب و سینما انجام دهد، به شرط آن که به صورت درستی از آن استفاده شود.
حالا این بازیها هستند که پس از موفقیت از روی آنها فیلم درست میشود و فیلمها کتابها را معرفی میکنند.
دمو
اولین دموی داستان اقتباس سینمایی از روی بازی رایانهای به بازی مورتال کامبت باز میگردد که در دهه ۹۰ و در کنسولهای سگا و میکرو رواج زیادی پیدا کرده بود. این بازی به صورت فیلم درآمد و آن قدر اقبال پیدا کرد که به تقریب هر دو سال یک فیلم از روی آن ساخته شد و تاکنون به شش قسمت رسیده است.
در کنار آن نباید بازی «جنگجویان خیابانی» را نادیده گرفت که یک بازی رزمی در کنسول سگا بود و از روی آن فیلمی با همین نام و با بازی ژان کلودوندم، بازیگر رزمیکار سینما که آن وقتها از ستارههای مطرح بود، ساخته شد و پس از آن در دو قسمت دیگر ادامه پیدا کرد.
نسخه جدیدی نیز از این فیلم به تازگی اکران جهانی شده که بازتاب های بسیار مثبت تری را نسبت به فیلم قبلی که ملغمه ای آشفته و بدون داستانی مشخص بود داشته هر چند این فیلم نیز فیلم مطرحی نیست. اصولا فیلم های رزمی خیلی به بازی و داستان اهمیت نمی دهند و صحنه های زد و خورد صرف و هنرهای رزمی برایشان مهم تر است هر چند در این زمینه فیلم های خوبی در سینمای کره جنوبی تهیه شده و می شود.
تاثیرات معکوس
عکس این اتفاق برای فیلمهای مطرحی چون «هری پاتر»، «بتمن»، «مرد عنکبوتی»، «مردان ایکس»، «شیطان جسور»، «پسران بد»، «جان سخت» و «دراکولا» افتاد، به این صورت که از روی این فیلمها بازیهایی ساخته شد که به دلیل تعجیل در ساخت و عقب نماندن از قافله اکران فیلمها، اغلب بازیهای موفقی از کار در نیامد.
دلیل اصلی این امر تاثیرات بصری فیلمها بر سازندگان بازیها بود که به دلیل فوت و فنهای سینمایی و نیز به مدد تدوین، جلوههای زیبایی داشت و برنامهنویسان بازیهای رایانهای را تهییج به بازآفرینی آن صحنه میکرد.
این تمرکز فکری بر صحنهها، آن را از شیوههای حرکتی کاراکترها و کاراییهای دیگر صحنه مغفول میکرد و این میشد بازی ارائه شده برای کاربر دلنشین نبود. در حالی که در فیلمهای ساخته شده از بازیها عکس این موضوع صدق میکرد و این تخیل سیال موجود در صحنهها بود که ایدههای نو به کارگردان فیلم میداد و فیلمها را از جذابیت لازم برخوردار می کرد.
در این زمینه بازی هایی موفق بوده اند که داستانی متفاوت با فیلم اما با همان شخصیت ها داشته اند چرا که آشنایی زدایی از کاراکترهای ملموس باعث دوری کاربر از بازی خواهد شد.