بهرام برقعی
چند سالی است که ساخت بازی در داخل کشور رونق گرفته و گهگاه محصولاتی به بازار ارائه میشود. حال سؤال این است که ساخت بازی به عنوان یک تجارت و صنعت سودمند خودگردان می تواند در ایران محسوب شود یا اینکه صرفاً کاری است که یک عده ای از روی عشق و علاقه شخصی و نه برای سود مادی به سراغ آن می روند و اگر حمایت های دولتی از آن قطع شود، حتماً صنعتی شکست خورده است.
برای پاسخ به این سؤال ذکر چند نکته لازم است. اول اینکه بازی انواع و سبک های بسیار متفاوتی دارد و هزینه ساخت آن مانند فیلم های سینمایی از چند میلیون تا چند ده میلیون تومان متغیر است. معمولاً وقتی در ایران از بازی صحبت می شود منظور بازی های بزرگ سه بعدی کامپیوتری یا کنسولی است که غالباً اکشن یا اکشن – ماجراجویی (Action – Adventure) فرض می شوند. اما بازی می تواند کوچک یا اصطلاحاً casual باشد و برای پلتفرم های دیگری نظیر موبایل طراحی شود و سبک آن هم به طور مثال معنایی باشد و هزینه بسیار کمتری داشته باشد. نکته دوم اینکه بازار فروش بسته به پلتفرم متغیر است. به طور معمول فروختن بازی در یک پکیج DVD فیزیکی در فروشگاه های سطح شهر از طریق توزیع کنندگان به عنوان نحوه فروش فرض می شود. اما یک بازی موبایل آیفون می تواند در App store مربوط به اپل فروخته شود یا یک بازی آنلاین مانند تراوین درامدش را از طریق فروش آیتم های داخل بازی به صورت آنلاین فراهم کند. لذا هر کدام از این نوع بازیها و پلتفرمها بازار مخصوص به خود را داشته و نحوه سودمندی در آن متفاوت است.
نکته آخر اینکه ساخت بازی مانند کشاورزی است که یک زمان کاشت و تولید دارد و یک زمان برداشت. عموماً در ایران در زمان تولید سازندگان بسیار سختی می کشند و اگر کیفیت برایشان مهم باشد، تأمین هزینه ها و مخصوصاً نقدینگی با توجه به بدقولی ها و عدم نظم در پرداخت های دولتی بسیار مشکل است و در این دوره فقط کسانی می مانند که واقعاً به کارشان عشق می ورزند. حال هر چقدر بازی بزرگتر باشد، دردسر مالی اش بیشتر اما همین بازی ها اگر به مرحله فروش برسند (که شاید 60 – 70 درصدشان نمیرسند) با توجه به آمارهای فروش به نظر می رسد که بازار برای آنها وجود دارد. 6فروش بازی گرشاسپ از مرز 150000 نسخه گذشته است، بازی عصر پهلوانان بدون هیچ تبلیغ محیطی و تلویزیونی نزدیک به 50000 نسخه فروخته است. میرمهنا هم فروشی در همین حدود داشته است. هزینه ساخت این بازی ها از 200 تا 300 میلیون تومان بوده اند. نمونه گرشاسپ با اینکه برای آن تبلیغ تلویزیونی به موقع انجام نشد، گواه این است که پتانسیل در بازار وجود دارد. همچنین بازارهای خارجی هم در حدود 50 – 100 میلون تومان برای بازیهای با کیفیت ایرانی ظرفیت دارد و چه بسا وقتی با کیفیت بالاتر در کنسول قرار بگیرد، می تواند به ارقام بالاتر برسد.
هر چند ساخت بازی در حال حاضر در ایران با حمایتهای داخلی همراه است و توزیع کنندگان هم سوبسید دریافت می کنند اما با اصلاح رویه ها و تمرکز بر بازار، کنترل بازار بازیهای خارجی، رعایت کپی رایت، انجام سرمایه گذاری و ریسک می توان پروژه های سودآوری داشت. هر چند که در حال حاضر شرکتهای تولیدکننده بازی های بزرگ، سود مناسبی از این کار کسب نکرده اند و حتی بعضاً ضرر هم داده اند اما در صورت اصلاح بازار می توان به سودآوری این صنعت و خودگردان شدن آن امید داشت.
در کنار این نوع بازیهای بزرگ، بازیهای کوچک کامپیوتری می تواند برای بازار ایران و تیمهای کوچک موجود ریسک کمتری داشته و سریع تر آنها را به سود کمتر اما سود برساند. سیاره میترا با همه کمکاریها در هنگام فروش نمونه موفق این استراتژی است. بازیهای موبایل هم بازار خارجی مناسب و بازیهای آنلاین بازار مناسب داخلی دارند و با سرمایه گذاری و هدف گیری مناسب مخاطب امکان سودآوری هست. پس به طور خلاصه در حال حاضر بازیهای بزرگ گزینه پرریسکی برای سودآوری محسوب شده اما بازیهای کوچک یا آنلاینمی تواند گزینه های بهتر یا کم ریسک تری باشند.
مدیر گروه سازنده بازیهای عصر پهلوانان و سیاره میترا