روایت محتوایی تاریخی دینی درکوچه پس‌کوچه‌های کوفه

اولین پیش نشست رویداد «بازی آرا» با محوریت نقد و تحلیل بازی «سفیر عشق» در بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای برگزار شد.


به گزارش روابط عمومی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، این نشست از طریق صفحه آپارات بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای برای علاقه‌مندان به‌صورت زنده پخش شد. در این نشست مرتضی جمشیدی سردبیر «بازی‌بان» و علی متقی‌نژاد سردبیر «بازی‌نگار» به نقد و تحلیل این بازی پرداختند. در این نشست تخصصی که در راستای برگزاری رویداد «بازی‌آرا» برگزار شد در کنار پخش تصاویر و گیم‌پلی‌هایی از بازی، به تحلیل و نقد آن از زوایای مختلفی چون معرفی بازی‌ساز، روند طراحی بازی ،روایت، گیم‌پلی و مکانیک بازی و شخصیت‌های بازی پرداخته‌شد.

در ابتدای این نشست مرتضی جمشیدی به رویکردهای برگزاری جلسات نقد و تحلیل بازی اشاره کرد و گفت: ما در رویداد «بازی آرا» به‌دنبال آن هستیم تا بازی‌هایی که سعی کردند محتوا را در اختیار بازیکنان قرار دهند به‌عنوان الگو معرفی کنیم. بازی‌هایی که علاوه بر سرگرم کردن مخاطب و درآمدزا بودن، محتوا هم ارائه داده‌اند.

او افزود: در اولین پیش نشست این رویداد نقد و تحلیل بازی «سفیر عشق» را انتخاب کردیم. چرا که به عنوان یک نمونه ایرانی به وقایع تاریخی پرداخته‌است. از طرف دیگر سفیرعشق جایزه بهترین بازی سال در نهمین جشنواره بازی‌های رایانه‌ای فجر را دریافت کرد. همچنین به نسبت سایر بازی‌هایی که رویکرد دینی و تاریخی دارند، گزینه مناسب‌تری بود. ما در این نشست‌ها به‌دنبال پاسخ به این دو سوال هستیم: «محتوای بازی چیست و چگونه این محتوا را بیان کرده است.»

این پیش نشست‌ها با هدف رسیدن به الگوهای خوبی برای ساخت بازی ادامه دارد. در ادامه روند برگزاری این پیش نشست‌ها نقد و تحلیل بازی‌های خارجی همسو با سایر محورهای «بازی آرا» انجام می‌شود.

در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این نشست توسط مرتضی جمشیدی و علی متقی‌نژاد را بخوانید:

تولد دوباره
PC  در ایران

انتشار «سفیر عشق» در سال 99 به نوعی تولد دوباره بازی‌های PC در ایران بعد از اوج‌گیری بازی‌های موبایلی بود. در واقع این بازی حکم شروع مجدد برای ورود بازی‌سازی ایران به ساخت بازی‌هایی در مقیاس بزرگ را داشت. به ادعای سازنده آن، این بازی اولین بازی رایانه‌ای تاریخی ایران است. در حالی‌که قبل از آن بازی‌های رایانه‌ای تاریخی چون «لطفعلی‌خان زند»، «شمشیر نادر» و «میرمهنا» را داشتیم. اما این بازگشت مجدد اتفاق مثبتی برای روند ساخت بازی‌های بزرگ در ایران بود. رفتن سراغ ساخت این بازی به نوعی جسارت عماد رحمانی و موسسه «منادیان» بود که در ادامه مسیر به عنوان ناشر، سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده مالکیت حقیقی و حقوقی این بازی را برعهده گرفت.

ارزیابی بازیکنان خارجی را نداریم

افراد سرشناس و کمتر شناخته‌شده زیادی این بازی را استریم کردند. همان سال 99 که این بازی منتشر شد یکی از استریم‌های معروف به اسم «آریا کئوکسر» این بازی را استریم کرد. اما چون نسخه بین‌الملل بازی هنوز منتشر نشده ما هنوز تجربه بازیکنان خارجی و استریم، استریمرهای غیر شیعه و غیر مسلمان را نداریم. اگر یک بازیکن خارجی این بازی را استریم می‌کرد، وقتی اسم امام حسین (ع) در بازی برده می‌شد برای او سوال می‌شد که این شخصیت کیست؟ ما به‌عنوان شیعه مسلمان یک زمینه ذهنی در خصوص شخصیت‌های تاریخ اسلام داریم. برای همین شاید بدون توجه به داستان، گیم‌پلی برایمان مهم باشد. اما برای بازیکن خارجی این گونه نیست و اگر او امکان دسترسی به این بازی را داشت، می‌توانستیم تاثیرگذاری محتوایی و خط روایتی این بازی را روی او ارزیابی کنیم.

داستان بازی؛ شخصیتی خیالی در کنار داستان اصلی

داستان بازی محور شخصیتی خیالی ایرانی به‌اسم «مهران» است که در تاریخ وجود نداشته است. این شخصیت در دوران زندگی امام حسین مجتبی (ع) در واقعه‌ای به یاری ایشان می‌رود که موفق نبوده و سرانجام کار به صلح اجباری امام حسن مجتبی (ع) با معاویه انجامیده‌است. مهران به ایران برمی‌گردد و 10 سال در منطقه ری زندگی می‌کند. در زمان دعوت کوفیان از امام حسین (ع)، مهران تصمیم به یاری امام (ع) می‌گیرد و به کوفه هجرت می‌کند. این ماجرا با حضور مسلم بن‌عقیل به عنوان فرستاده امام حسین (ع) در کوفه همزمان می‌شود. از همین‌جا داستان بازی وارد چالش دوگانگی مهران در تصمیم‌گیری برای همراهی یا عدم همراهی امام حسین (ع) می‌شود. در واقع پرداخت بازی «سفیر عشق» به یک واقعه تاریخی با کمک گرفتن از شخصیتی ساختگی به‌نام «مهران ایرانی» بوده‌است.

ما چهره و تصویری از شخصیت‌های مقدس دینی را در رسانه‌های بصری خود نمایش نمی‌دهیم. این سوال وجود دارد که چطور باید به یک شخصیت دینی مانند ائمه (ع) در بازی بپردازیم؟ در چنین شرایطی معمولا یک داستان و شخصیت موازی ساختگی در کنار داستان اصلی قرار می‌گیرد.

روایت بازی؛ مهران در دوراهی انتخاب

کارگردان، در فضای بازی مواجهه «مهران» با یک دوگانگی را بیان کرده است. ندایی درونی از طرف خانواده او را صدا می‌زند که به منفعت‌طلبی تفسیر می‌شود. ندای دیگری هم هست که همان «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین (ع) است. به‌نظر می‌رسد بازی می‌خواهد مخاطب خود را درگیر این سوال کند که آیا با امام (ع) همراه می‌شوی یا به‌دنبال عافیت‌طلبی دنیوی هستی؟ البته درباره نوع روایت بازی به این چالش، ابهاماتی در بازی برای مخاطب وجود دارد. بازی نمی‌خواهد به بیان واقعه عاشورا به لحاظ تاریخی به مخاطب بپردازد. بلکه می‌خواهد مخاطب را در دوراهی انتخاب مسیر دنیا و همراهی با امام حسین (ع) قرار دهد. در یکی از صحنه‌های بازی مهران که نگران بیماری فرزندش علی است، خطاب به طبیب می‌گوید فرزندم را دریاب. طبیب در پاسخ او می‌گوید: «تو چرا مسلم، سفیر امام حسین (ع) را در نیافتی؟»

از همین صحنه مواجهه مهران با این دوگانگی آغاز می‌شود. قرار گرفتن شمشیر در دست مهران نماد جهاد ،یاری‌گیری امام (ع) و مبارز با دشمنان اهل بیت (ع) است. در ادامه فضاسازی بازی این طور استنباط می‌شود که مهران از زندگی شخصی خودش گذشت و جهاد را شروع کرد. در حالیکه فضای وهم‌آلود بازی از طریق صداسازی‌های صورت گرفته، وجود دارد.

در روایت بازی با این سوال مواجه می‌شویم که قتل مخفیانه دشمن در مرام یک شیعه هست یا خیر؟ مهران برای شناسایی مواضع دشمن وارد خیمه‌گاه دشمن شده است. برای این کار با دونفر دیگر در یک بلندی قرار گرفته‌اند. سوال اینجاست که از همان بلندی نمی‌توانند میزان عِدّه و عُدّه دشمن را شناسایی کنند؟ نه اینکه مخالف مکانیک مخفی‌کاری در بازی باشیم. اما سوال اینجاست که مکانیک ما چقدر باید مرزهای واقعیت را در نوردد؟ درباره مکانیک مخفی‌کاری بازی هم این سوال مطرح است که چرا شخصیت بازی باید با لباس، کلاه‌خود و زره مخفی‌کاری انجام دهد؟

در پایان بازی مختار به مهران می‌گوید، چند کار انجام دهد. یکی از کارهایی که می‌گوید این است که پروانه (همسر مهران) را به خانه‌ای که عمره (همسر مختار) آنجاست، ببر. مهران این کار را انجام می‌دهد و موقعی که به خانه عمره می‌رسند پروانه به مهران می‌گوید: رستم دستان من! فردوسی چه سالی شاهنامه را نوشته است؟ اصلا فردوسی همزمان با دوره ورود به غیبت کبری زاده می‌شود. اگر رستم شخصیتی بوده که فردوسی آن را خلق کرده چرا در قالب شخصیتی به اسم مهران که مربوط به 400-300 سال قبل است، ظهور پیدا می‌کند؟ اما این نکته درباره این مسئله مطرح است که رستم یکی از فولکلورها و افسانه‌های ایرانی است و از این حیث ایرادی به این نکته وارد نیست.

 

یادآور می‌شود پیش نشست‌های این رویدادها با هدف رسیدن به الگوهای خوبی برای ساخت بازی ادامه دارد و در ادامه به بازی‌های خارجی با سایر محورهای «بازی آرا» می‌پردازد.