آقای کافی شما نخستین بار در جشنواره بازیسازان مستقل اعلام کردید که نه گیمر هستید و نه تا اینجای کار پروژهای مربوط به بازی داشتهاید. آیا فکر نمیکنید این موضوع یک ضعف برای مسئول روابط عمومی بنیاد باشد ؟
کافی : من آن را به چشم مزیت میبینم.
مزیت ؟
کافی : بله ، یک مزیت بزرگ بدون شک ؛ این گفته را بهواسطه چند ماه کار در بنیاد میگویم.
یعنی در ابتدای کار چنین اعتقادی نداشتید ؟
کافی : در آن موقع نظری نداشتم. من تولیدکننده نیستم ؛ وظیفه من روابط عمومی و نشان دادن چهره بنیاد در خارج از این مرکز است. اگر کسی از داخل این صنعت (بازی) باشد ، قادر به انجام چنین کاری نخواهد بود به دو دلیل. نخست اینکه فرد همواره در حال قضاوت کردن دیگران است. بهطور مثال فلان شرکت عملکرد بهتری داشته یا فلان فرد ، از قابلیت بیشتری برخوردار است. در وهله دوم کسی که در صنعت بازی باشد ، بسیار در دنیای خودش عمیق شده و توانایی دیدن عموم را ندارد.
نمیتوان گفت تمام سازندهها عمیق نگاه میکنند ، بههرحال افرادی هستند که شایستگیهای لازم را داشته باشند
کافی : من موضوع را به این شکل دیدم. افرادی که در این صنعت هستند در مقوله بازی بسیار زوم و عمیق هستند. حداقل میتوان گفت اکثریت آنها. گمان میکنم برای سمت روابط عمومی فردی باید در خارج از حوزه گیم کار کند.
شما طی نخستین سخنرانی خود اعلام کردید که بنیاد مظلوم واقعشده. فکر نمیکنید از این سخنان تعابیر مختلفی برداشت شد مخصوصاً اینکه سازندگان مظلومترین افراد حاضر در این صنعت هستند
کافی : بنیاد بازیهای ملی رایانهای پدر صنعت گیم نیست بلکه متولی رسمی این حوزه است. بنیاد وظیفه حمایت و صیانت را برعهده دارد. وقتی میگویم مظلوم یعنی بنیاد وظیفه خود را بهخوبی و حتی بهتر از چارچوبهای مشخصشده انجام داده ؛ اما حملات وسیع در همین صنعت به بنیاد میشود و افراد زیادی به عملکرد آن خرده میگیرند. چه گروه آقای مینایی و چه تیم فعلی از صفر شروع کردند و وظایف خود را بهدرستی انجام دادند. ما کار سازمان سینمایی را با پشتوانه چند دهساله بر عهده نگرفتیم. هر دو تیم از صفر آغاز کردند و توانستند درجات ترقی را 50 درصد برسانند. نمیتوان به آنها اعتراض کرد که چرا قادر نبودند همین 50 را به 100 برسانند.
دکتر مینایی هنوز هم در هیئتمدیره حضور دارند ؟
کافی : بله ، ولی سمت اجرایی ندارند.
آقای کافی من تابهحال با هیچ سازندهای صحبت نکردم که از عملکرد بنیاد تعریف کند یا از آن راضی باشد
کافی : من نمیتوانم این موضوع را رد یا تأیید کنم.
البته من نمیگویم که نیست ، اما من تابهحال چنین شخصی را ندیدم
کافی : البته این هم میتواند یک ملاک باشد که روزنامهنگاری همچون شما در حوزه گیم تابهحال با یک سازنده حامی بنیاد دیدار نداشته است.
بهطور مثال بازی پروانه
کافی : به مثال خوبی اشاره کردید. شما توجه کنید که بنیاد حامی معنوی بازی پروانه بوده و بیشترین جایزه را در چهارمین جشنواره بازی به آنها اهدا کرده ؛ آنهم عنوانی که متعلق به بنیاد نبوده و پولی را بابت آن پرداخت نکرده.
البته بهجز 15 میلیون جایزهای که به تیم سازنده اهدا شد
کافی : بله ، البته همین موضوع نشان میدهد که بنیاد تا چه اندازه به عنوانی که خودش در آن سرمایهگذاری نکرده ، اهمیت میدهد. بااینحال همین تیم پروانه به بدترین شکل ممکن بنیاد را موردانتقاد قراردادند. آنها به نحوه شرکت در جشنواره گیم کانکشن معترض بودند و اینکه چرا بنیاد بلیت سفر سازندههای آنها را تهیه نکرد ، درحالیکه این وظیفه بنیاد نیست و حتی مدیران بنیاد هم با مشکلات فراوان و در دقیقه 90 توانستند به فرانسه سفر کنند.
در مورد آن خبر مشهور (اعلام پروانه بهعنوان بهترین بازی دنیا) هم باید سؤال کنم و اینکه درنهایت چه کسی مسئول آن بود ؟
کافی : چه اصراری به پرداختن به آن وجود دارد ؟
درهرصورت صحبتهای تیم پروانه در روزنامه صبا منتشر شد و مخاطبان ما به دنبال جوابیه بنیاد هستند
کافی : چندین جای آن خبر مشکل داشت ؛ اما درنهایت کلیت آن درست بود
یعنی پروانه نامزد بهترین بازی جهان شده ؟
کافی : در نمایشگاه گیم کانکشن ، بله.
آقای کافی گیم کانکشن یک همایش مخصوص کسبوکار است ، یک رویداد ، در آنجا کسی بهترین بازی جهان را مشخص نمیکند
کافی : گیم کانکشن یک نمایشگاه است و نمایشگاه بزرگی هم بهحساب میآید و بازی پروانه در آنجا نامزد بهترین عنوانشده بود.
اما هیچ ناشر بزرگی عناوین خودش را به این نمایشگاه نمیآورد. گیم کانشکن برای رفاه سازندگان مستقل شکلگرفته و ارتباطی با سازندگان مطرح ندارد
کافی : بله در جریانم که بهترین بازی جهان نیست.
پروانه حتی جز بهترین بازیهای جهان هم نیست. یک عنوان مستقل باکیفیت است اما نه جز بهترینهای جهان. البته نباید زحمات گروه پروانه را نادیده گرفت که یکی از بهترین بازی داخلی و درعینحال با استاندار جهانی را تولید کردند ؛ اما در پایان هرسال مراسم مخصوص بهترین بازی سال راداریم. تمامی سایت های مشهور به عناوین بزرگ جایزه میدهند و علاوه بر این بهترینهای نمایشگاههای بزرگ مثل E3 ، گیمزکام و همایش توکیو را داریم.
کافی :
اطلاعات شما از من کاملتر است ؛ اما هر فرد ، نهاد یا ارگانی که با نگاه
بینالمللی روی یک کالا ارزشگذاری کند ؛ قادر به معرفی ترین ها خواهد بود.
درست است اما بهترین ؟
کافی : بازی نامزد بهترین بازی در آن همایش بوده
بگذارید
از سینما مثال بیاورم. وقتی میگوییم بهترین فیلم جهان ، میتوانیم به
جوایزی همچون اسکار یا کن اشاره کنیم ؛ اما وقتی یک سازنده ایرانی به طور
مثال در جشنواره ونیز جایزهای میبرد ، مدعی نمیشود که سازنده بهترین
فیلم دنیاست. هیچ روزنامهنگاری هم جرئت چنین کاری را ندارد. من به هیچ
جای خبر خرده نمیگیرم ، تنها مشکلم با تیتر «بهترین بازی جهان» است.
کافی : خب قبل از این هم گفتم ، پروانه نامزد دریافت بهترین بازی از همایش گیم کانشکن بوده.
من حرف
شما را قبول دارم ؛ اما فردی که اطلاعاتی در مورد بازی ندارد ، در مواجه با
چنین خبری ، چه واکنشی نشان میدهد ؟ آن شخص فکر میکند ما بهترین
سازندگان دنیا هستیم و مثل سینما در دنیا حرفی برای گفتن داریم یا به بیان
بهتر سطح بازی ما آنقدر بالا نیست درحالیکه همه اهالی این صنعت از مشکلات
آن باخبرند
کافی : موضوع برداشت اصحاب رسانه از خبرهای ماست.
دقیقاً
کافی : ما میتوانیم جدایی نادر از سیمین را بهترین فیلم جهان بدانیم ؟
تقریباً ، جدایی بهترین فیلم خارجی سال خود است
کافی : بازی ژانر بندی دارد و این کار را سخت میکند.
هر بازی
با هر ژانری میتواند عنوان بهترین بازی سال را کسب کند. حتی برعکس اسکار ،
ما چیزی به نام بهترین بازی خارجی نداریم. مثلاً سری بازی ویچر که
جایزههای فراوانی کسب کرده ؛ عنوانی لهستانی است ، باور بفرمایید آقای
کافی در گیم ، انتخاب بهترینها بسیار راحتتر از سینماست. سؤال من کوتاه
بود ، چه کسی مسئول تنظیم خبر بود ؛ همین
کافی : بنویسید بنیاد
گفتگو
را به سمت دیگری ببریم. بسیاری از سازندگان از جوایز جشنواره چهارم راضی
نبودند. آنها مدعی بودند که بنیاد عموم جوایز را یا به بازی پروانه داده یا
به بازی آّب های آبی که زیرمجموعه خودش محسوب میشود. در این مورد توضیح
میدهید
کافی : هر جشنوارهای که در کشور ما برگزار میشود ، با چنین مشکلاتی دستوپنجه نرم میکند. این موضوع تنها مختص امسال نیست. در جشنوارههای پیشین هم افراد و سازندگان بسیاری به نتایج معترض بودند. شما به جشنواره فجر نگاه کنید که هرسال با حواشی مختلف برگزارشده و درنهایت به نحوه اهدای جوایز و نامزدها انتقاد میشود. ما در این مسئله نمیتوانیم حرفهای رقبا را در نظر بگیریم.
شما
باید به ساختار قضاوت نگاه کنید. اولین کاری که برای برگزاری جشنواره چهارم
انجام دادیم ، بررسی کامل جشنوارههای پیشین بود ، ازنظر هنری ، داوری و
دیگر زمینهها. بخش داوری بهترین سازماندهی را داشت و مانع نگاه شخصی
میشد. قضاوتها قطعاً عادلانه بوده ، اما نمیتوانم در مورد اعتراضات نظری
بدهم.
بزرگترین مشکل این جوایز اهدای آنها به عناوینی بود که هنوز عرضه نشدهاند. در هیچ جای دنیای به چنین شکلی جایزه داده نمیشود. تنها 8 یا 10 نفر مسئول قضاوت بازیها بودند و همین افراد هم جایزالخطا هستند
کافی : چرا باید حتماً عرضه شوند ؟
بهطور مثال در جشنواره فجر مخاطبان عادی هم فیلمها را می ببینند. فیلمسازها هم به همین شکل و درنهایت عناوین داوری میشوند
کافی : رأی آنها تأثیری ندارد.
کاملاً
درست میگویید ؛ اما این سیستم در مورد جشنواره فجر وجود دارد. در غیر این
صورت مخاطب از خود میپرسد از کجا معلوم اصلاً چنین فیلمی ساختهشده یا حتی
وجود خارجی داشته باشد
کافی : داورها که دیدند.
کجای دنیا به چنین شکلی داوری وجود دارد ؟
کافی : اطلاعی ندارم.
خب مسئله همینجاست که هیچ کجای دنیای به این شکل داوری نمیشود
کافی : من اطلاعی ندارم که در کجای دنیای به این شکل داوری میشود یا خیر ؛ اما منطقاً این شیوه داوری مشکلی ندارد. یک کالایی برای قضاوت تولیدشده و قاضی آن کالا را میبیند و در مورد قضاوت میکند. ایراد منطقی نیست.
جشنواره
امسال از یک منظر دیگر هم مشکل داشت. طی سالهای پیش به لطف نمایشگاه ،
مخاطبان میتوانستند با جدیدترین تولیدات آشنا شوند که امسال آنهم وجود
نداشت ؛ یعنی همان تیم داوری کوچک موفق به انجام و تست بعضی بازیها شده
بودند.
کافی : نمایش چه ارتباطی با داوری دارد ؟
در تمامی نمایشگاههای اینچنینی علاوه بر داوران ؛ خیل عظیمی از کاربران و منتقدان موفق به دیدن یا انجام دادن آثار مختلف شدهاند. با چنین شیوهای هیچکس کوچکترین ایدهای در مورد آن محصول ندارد ، حتی مشخص نیست چنین محصولی به مرحله تولید رسیده یا خیر
کافی : ساختار داوری یا بر اساس نظر عموم ؛ مثل اسکار است ، یا بر اساس نظر داور. داور هم هیچ کاری با نحوه تولید و توزیع آن بازی ندارد. من و شما هم نمیتوانیم بگوییم که در کجای دنیای به چنین شکل داوری میشود یا خیر.
من میتوانم مدعی شوم که در هیچ کجای دنیای به چنین شکلی داوری نمیشود
کافی : بر اساس منطق داوری ؛ چنین چیزی درست است. بهطور مثال گروه داوری گرافیکی روی گرافیک بازی نظر میدهد ؛ حتی اگر آن بازی بهصورت کامل تولید نشده باشد
پیش از عرضه بازی سازندگان عنوان خود را نظر گرافیکی اوپتیمایز میکنند و همین فاکتور بسیاری مهمی درگرفتن این جایزه به شمار میآید
کافی : من بهصورت کلی مثال زدم و اتفاقاً یکی از شرطهای داوری امسال ، کامل بودن بازی بود. اگر عنوانی کامل نبود ، حق شرکت در جشنواره را نداشت. ممکن است شما بگویید خروجی که داوری این جشنواره برای صنعت بازی داشت ؛ مثبت نبود.
من در جایگاهی نیستم که در این موردنظر بدهم
کافی : البته به نظر شما احترام میگذارم. ساختار این جشنواره به شکلی بوده که عادلانه و فنی باشد. بهطور مثال جوایز فجر ؛ یکزمانی میگفتند آقای حاتمی کیا تنها به دلیل محبوبیت بین اصطلاح طلبان جایزه میبرد. بعد گفتند آقای حاتمی کیا چون فیلم جنگی میسازد ، بین اصولگرایان محبوب است. در همهجا چنین اعتراضاتی وجود دارد.
فکر نمیکنید اگر فرهنگ گیم همچون سینما بود و ما منتقدان و روزنامهنگاران تخصصی بیشتری داشتیم ؛ در این مورد شاهد اعتراضات بیشتری بودیم
کافی : بله کاملاً و همچنین شاهد حمایتهای بیشتری نیز بودیم. اتفاقاً اگر تعداد منتقدان و روزنامهنگاران بیشتر بود ؛ بالهای من هم گستردهتر میشد. ممکن بود انتقادات بیشتر باشد ؛ اما من راحتتر اخبار بنیاد را منتشر میکردم و دستم هم بازتر بود. در وضعیت فعلی باید خبرنگار خبرگزاریها را توجیه کنم که بازیهای رایانهای از اهمیت بالایی برخوردارند و باید اخبار آن در سایتهای داخلی کار شود.
یکی از تصمیمات مهم بنیاد فعلی عدم اعلام عدد فروش عناوینی است که زیر 80 هزار نسخه به فروش رفتهاند
کافی : برنامهریزی من اینگونه بود که هرماه و هر هفته آمار فروش بازیها را اعلام کنیم تا مخاطبان متوجه افزایش فروش شوند. بهطور مثال یک عنوان در ابتدا 10 هزار نسخه میفروشد که البته چندان رقم مناسبی نیست ؛ اما ماه بعد خبری داریم که همین عنوان به فروش 30 هزار نسخهای رسیده و همین موضوع میتواند به رشد بازی کمک کند. وقتی دیدیم بازیسازان از چنین مسئلهای ناراضی هستند ؛ دیگر آماری در این باره منتشر نکردیم.
در
بنیاد پیشین روابط عمومی تا این اندازه نقش پررنگی نداشت و اخبار هم
بهدرستی مخابره نمیشد. شما در حال حاضر پل ارتباطی مابین بنیاد و
سازندگان هستید و مورد اعتماد خبرنگاران. آیا این موضوع جلوهگر سیاستهای
جدید بنیاد است ؟
کافی : از جنبه برنامهریزی نبوده. مگر روابط عمومی کاری غیرازاین دارد ؟ ما در اینجا وظیفهداریم ارتباطات بنیاد را شکل دهیم.
شما بسیار حوصله به خرج داده و جواب عموم سازندگان را میدهید که این خود موضوعی خوشحالکننده است
کافی : من موضوع را تا این اندازه بزرگ نمیدانم. تصور میکنم این وظیفه اصلی مجموعه روابط عمومی است و از گفتههای شما متعجبم.
متأسفانه روابط عمومی در بنیاد قبلی عملکرد درخور توجهی نداشت
کافی : ما باید بهصورت سیستماتیک عمل کنیم و فکر میکنم حتی کمی عقب هستیم. زیرا در آن صورت من موظفم که هرماه یک اینفوگرافی به مدیر بنیاد ارائه کرده و مشکلات و نقطه نظرات مثبت را در آن درج کنم. وجود چنین ارتباطی کاملاً معمولی است و خدا را شاکرم که سازندگان از چنین موضوعی راضی هستند. درهرصورت این بخشی از وظایف ماست و خوشحالم که عملکرد بخش روابط عمومی در سطح مطلوبی قرار دارد.
highlight
بنیاد وظیفه خود را بهخوبی و حتی بهتر از چارچوبهای مشخصشده انجام داده ؛ اما حملات وسیع در همین صنعت به بنیاد میشود و افراد زیادی به عملکرد آن خرده میگیرند. چه گروه آقای مینایی و چه تیم فعلی از صفر شروع کردند و وظایف خود را بهدرستی انجام دادند. ما کار سازمان سینمایی را با پشتوانه چند دهساله برعهده نگرفتیم. هر دو تیم از صفر آغاز کردند و توانستند درجات ترقی را 50 برسانند. نمیتوان به آنها اعتراض کرد که چرا قادر نبودند همین 50 را به 100 برسانند.
انتهای مطلب / صبا / کسری کریمی طار