شلیک هدفمند به سرگرمیهای مدرن کودکان
توهم توطئه نیست. تو باید شلیک کنی نه به یک هدف متخاصم. تو باید شلیک کنی به مسجد، وارد بازی که شدی فکرش را هم نمیکردی وقتی مسجد را هدف میگیری برندهای و اگر بمب پرتاب شدهات به کلیسا اصابت کرد گیم اورر شدهای و باید دوباره شروع کنی!
در بازی دیگر، تو منجی یک سرباز آمریکایی میشوی که در دست نیروهای اسلامی اسیر شده و به هر حال تو کماندوی آمریکایی هستی و برای نجات جان دوستت که او هم آمریکایی است باید به خلیج فارس و برفراز اسکلههای نفتی بروی، در این جنگ و گریز و کشت و کشتار باید سربازان مسلمان را که با پیشانی بندهای یا مهدی(عج) و یا حسین(ع) و یا فاطمه(س) است بکشی و فریادهایشان را در گلو خفه کنی تا امتیاز بگیری! تنها در این صورت است که میتوانی به محل اسارت هموطن خویش برسی و او را نجات دهی.
به اعتقاد کارشناسان، اغلب بازیهای رایانهای به ویژه آنهایی که از خارج از مرزها به درون کشور میآیند روح و فکر کودکان و نوجوانان حتی جوانان ما را هدف گرفتهاند و بیشک هدف خاصی پشت پرده این بازیهاست.
چرا که در این نوع بازیهای رایانهای به مخاطب القا میشود تجاوزهای آمریکا به دیگر کشورها از روی اهداف خیرخواهانه و انسان دوستانه است، آمریکا نماد صلح و دوستی! و تجاوزات آن برای استقرار صلح و دوستی در جهان عنوان میشود.
مخالفان آمریکا و رژیم صهیونیستی در این بازیها اغلب عناصر شرور و محور شرارت و ناامنی توصیف میشوند و این کشور هدفی جز نجات انسانهای دربند و مظلوم! از دست عناصر ضدانسان که غالبا مسلمان به تصویر کشیده میشوند، ندارد.
ضمن این که سربازان آمریکایی به عنوان قهرمانان بازی توصیف میشوند. شاید مروری بر اخبار سالهای پیش بد نباشد که حزبالله لبنان اقدام به طراحی و ساخت یک بازی رایانهای کرد که در آن قهرمان بازی یک رزمنده حزباللهی بود و برای نجات اسیران حزبالله به دل اسرائیل یورش میبرد و در نهایت موفق میشود دوستانش را نجات دهد.
اما عکسالعمل رژیم صهیونیستی که دشمن آشکار حزبالله و ملت لبنان و فلسطین است در پاسخ به این اقدام چه بود؟این رژیم بازی مربوط را تحریم کرد و به سفارت خانههای خود در سراسر دنیا اعلام کرد که اگر کشوری این بازی را از حزبالله بخرد روابطش را با آن کشور فورا قطع خواهد کرد.
اما درایران این بازیها چه جایگاهی دارند؟
آیا کودکان و نوجوانان ما هم باید در نقش کماندوهای آمریکایی ظاهر شوند؟
آیا کودکان و نوجوانان ما هم مخاطب صحنههای غیرفرهنگی و غیراخلاقیاند؟
آیا آنها هم باید یاد بگیرند چگونه مقابل باورهای دینیشان بایستند؟
سرگرمیهایی که مروج خشونتند و به عنوان بازیهای جنگی دست به دست میشوند.
عاشق بازیهای جنگیام!
میگوید عاشق بازیهای جنگی است و به غیر از اینها دوست ندارد بازی دیگری تهیه کند.
سامان را در یکی از فروشگاههای عرضه بازیهای رایانهای در میدان امام خمینی(ره) تهران میبینیم. به همراه پدرش آمده تا توشه سه ماه تعطیلیاش را یک روزه بخرد و ببرد.این کودک 9ساله در پاسخ به این سوال که چقدر از فرصتهایت را در یک روز به بازی کردن صرف میکنی، میگوید: «تقریبا روزی 3 تا 4 ساعت دوست دارم همه روز و شب را بازی کنم چون خیلی جذابند.»
وقتی از او میپرسیم فقط در ایام تعطیلات بازی میکنی یا این که دوران مدرسه هم پای کنسولی؟ میگوید: «وقتی مدرسه میروم هم بازی میکنم. دوستانم میگویند بازی جدید آمده من هم به پدر ومادرم میگویم و آنها برایم میخرند.»
به او میگویم: «پس تکلیف مدرسهات را کی انجام میدهی؟ میگوید: «اول بازی میکنم بعد وقتی استراحت کردم نوبت به درسهایم میرسد که مادرم و پدرم برای این که دیر به سراغ کتاب ودرسم رفتهام دعوایم میکنند. پدرم میگوید: این بازیها برای سن وسال توخوب نیست اما من که اینها را دوست دارم وقتی هیچ کس خانه نیست بازی میکنم.»
پدر سامان راجع به بازیهایی که برای فرزندش تهیه میکند، میگوید: «مدرسه متاسفانه مکانی است که بچههایمان از ورود بازیهای جدید مطلع میشوند و کاری برایش نمیتوان کرد چون وقتی فرزندم علاقه دارد بازی کند، ناخودآگاه اگر من آن را که شاید کلی مشکل اخلاقی و فرهنگی هم داشته باشد نخرم او به سراغ همکلاسی و همسالانش میرود و معلوم نیست در چه فضایی قرار گیرد برای همین ترجیح میدهم خودم آن را تهیه کنم و پیش خودم بازی کند.»
گلایه این پدر نگران از اطلاعات غیراخلاقی و غیرفرهنگی و البته مسائل سیاسی نادرستی که از طریق بازیها منتقل میشوند جای بحث دارد همان طور که وی حسابی از ورود این بازیها و نظارت محدود بر آنها سخن میگوید و ناراحت است.
ترویج بازیهای خارجی
کامران کودک 8 سالهای است که او را هنگام بازی کردن با یکی از همین بازیهای خشن در مغازه پدرش میبینم.
او هم به قول خودش حسابی از بازیهای جنگی لذت میبرد و با این که مشغول بازی است و با تلنگر سوالهای ما به خودش میآید، میگوید: «البته بازی جنگی خارجی را خیلی دوست دارم!» عباسزاده پدر کامران هم که صاحب فروشگاه است با تایید این صحبت پسرش تاکید دارد که بازار بازیهای رایانهای داخلی کساد است چون هم از گرافیک پایین برخوردارند و هم موقع بازی کردن یک دفعه با سکته مواجه میشوند. طبیعی است فردی که بازی میکند و شعور و حرارت برنده شدن دارد با قطع شدن یکباره بازی و جا ماندن صحنه و فاصله افتادن میان صدا و تصویر دیگر حاضر نمیشود دوباره به سراغ آن برود.»
این فروشنده بازیهای رایانهای در ادامه حرفهایش میگوید: «شما که روزنامه و رسانهها را در اختیار دارید به سراغ تولیدکنندگان این بازیها هم بروید شاید بشود برای این اشکالات، فکری کرد.»
احمدی همکار وی میگوید: «هیچ پدر و مادری حاضر نیستند صحنههای مشکلدار و خشن را فرزندش ببیند اما وقتی بازار داخلی امکان رقابت با کیفیت بالای بازیهای رایانهای خارجی را ندارد چارهای هم نداریم.»
او ادامه میدهد: «شما فکر میکنید ما خوشمان میآید بچههایمان حرفهای رکیک بشنوند؟ یا تفنگ بردارد و یک مسلمان را در بازی بکشد؟ اگر با مسئولان حرف زدید شما را به خدا این حرفهای ما را هم منتقل کنید.»
بازیهای خشن خارجی
ارزان تر از بازیهای ایرانی!
صادقنیا که صاحب یکی دیگر از فروشگاههای عمدهفروشی بازیهای رایانهای است، میگوید: «اغلب این بازیها از طریق شرکتهای ژاپنی تولید میشوند و اکثر آنها با قیمت پایینتر از بازیهای تولید داخلی عرضه میشوند.»
وی در توضیح بیشتری میگوید: «تبلیغات بازیهای داخلی هم ضعیف است. فکرش را بکنید کلی تبلیغ برای بازیهای خارجی میشود، گرافیک وکیفیت بالایی هم دارند تازه قیمت ارزانتری دارند! البته نه این که همه آنها ارزانند بلکه آنهایی که توسط سفارشدهندگان با هدف سیاسی و ضداخلاقی تولید میشوند ارزان ارائه میشوند تا مشتری جذب کنند و به هدفشان برسند. ما برای تبلیغ ساختههایمان چه کار کردهایم؟»
برای تبلیغ آرمانهای ایرانی اسلامی چه کردهایم؟
شاید بشود این سوال صادقنیا را کاملتر کرد که اصلا ما برای تبلیغ ارزشهای اسلامی و آرمانهای ایرانیمان چه کار کردهایم؟ پیش از یافتن پاسخ این سوال اجازه دهید مروری بر برخی بازیها داشته باشیم.تروریست نشان دادن مسلمانان و توهین به مقدسات آنها در رسانههای غربی و تکرار این موضوع در فیلمها و بازیهای رایانهای رویکردی عادی پیدا کرده است.
در جریان یکی از همین بازیها (رزیدنت اویل5) بخشی وجود دارد که در آن یک جلد قرآن مجید دیده میشود. وجود قرآن در این بازی بیانگر این نکته است که دشمنان که مشغول تلاوت قرآن هستند شر بوده و باید از بین بروند چون شیطان در آنها نفوذ کرده است!
حالا باید کاربر به این قرآن شلیک کرده و توهین کند تا امتیاز بگیرد!محق جلوه دادن اقدامات آمریکا برای ورود به خاورمیانه و انجام عملیاتهای نظامی برای رفع چنین انقلابها و حملات خطرناک تروریستی مهم ترین هدفی است که خواهان القای آنند.
قرباننژاد کارشناس مسائل فرهنگی که مطالعات بسیاری بر روند تخریبی بازیهای رایانهای داشته است به پروژه اسلام هراسی وایرانستیزی آنها اشاره دارد.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان اظهار میدارد: «غرب و در راس آنها، آمریکا به سه دلیل عمده به عملیاتهای روانی از طریق رسانه در این بازیها روی آورده است. هدف نخست آنها به دلیل حملات وحشیانه و کشتارهای وحشتناک مخصوصا از قرن بیستم است که مورد نفرت قرار گرفته است. همچنین آمریکا و دول غربی برای اقدامات آینده خود از هم اکنون اقدام به آماده کردن افکار عمومی کرده و دیگر این که آنها، کشورها و گروهها و مذاهبی که بر سر راه زیادهخواهی ایشان بایستند و حاضر به امتیاز دادن نباشند با برنامهریزی دقیق و عملیاتهای رسانهای که یکی از آنها بازیهای رایانهای است به عنوان تروریست و یا گروهی خطرناک به بشریت معرفی میکنند.»
قرباننژاد همچنین تصریح میکند: «آنها با ساخت فیلم و بازیهایی درباره اقدامات گذشته آمریکا یا همان جنایت وحشیانه به نوعی ماهرانه به توجیه نسل آینده میپردازند و چنین وانمود میکنند که آمریکا به منظور نجات جهان از دست گروهی خاص ناگزیر به چنین اقداماتی است.»
این کارشناس مسائل فرهنگی که از این اقدام دول غربی و رژیم صهیونیستی به عنوان «شلیک به سرگرمی» یاد میکند، تاکید دارد: «یکی از نکات مهم تاثیرگذاری بازیهایی از این دست که اهمیت آنها را نسبت به سایر رسانهها نمودار میکند، حس همذات پنداری کاربر با شخصیت درون بازی است که او نقش هدایت آن را به عهده دارد. کاربران چنان محو در این شخصیت و اهداف آن میشوند که با هر پیروزی به دست آمده غرق در خوشحالی و یا با هر شکست غمگین و ناراحت میشوند و حتی انتقامجویانه بعد از شکست در هر مرحله به شروع دوباره برای رسیدن به پیروزی تلاش میکنند و آمریکا را ناجی بشریت میدانند.»
اخلاق فدای قدرتطلبی
«خشونت و مسائل غیراخلاقی چاشنی دیگر این بازیها در جهت تخریب بنیانهای خانوادگی است. این مسائل اگرچه در بازیها جریان دارد اما به مرور در فرد، درونی شده و در محیطهای اطراف کودکان و نوجوانان بروز این رفتارها به آرامی مشاهده میشود.»
دکتر عباس اسدی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طبا طبا ئی و کارشناس رسانه با تاکید بر این مطلب میگوید: «نسل جدید بازیهای رایانهای سعی دارند رویکردهای ماجراجویانه آمریکا را در دیگر کشورها تئوریزه کنند و به آموزش براندازی و برخوردهای نرم بپردازند.»
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان تصریح میکند: «این بازیها دارای پایههای پنهان هستند و چون از منظر تحلیلگران مخفی ماندهاند، میتوانند مخرب باشند. به طوری که صرفا نگاه فنی و جذابیتهای گرافیکیشان باعث شده اهمیت سیاسی و فرهنگی و اخلاقی آن مغفول واقع شود و همزمان با ایامی که ذهن نوجوان و جوان ما را درگیر آموزشهای طراحی شده هدفمند کردهاند، تحلیلگران و کارشناسان نسبت به این بازیها ورود ندارند و گاهی اوقات نسبت به این بازیها بیاطلاعند.
این کارشناس ارتباطات ضمن تاکید بر جریان هدفمند رسانههای ضدانقلاب، فیلمها، بازیهای رایانهای و شبکههای ماهوارهای در ترویج بیاخلاقی میگوید: «کارشناسان فرهنگی و همین طور کارشناسان رسانه بهتر است با توافقات لازم نوعی همکاری و تعامل را آغاز کنند و با نظارت بیشتر بر تولیدات آنها مسیر انحراف افکار عمومی جهان را مسدود کنند.»انحراف افکار عمومی جهان از طریق جنگ نرم رسانهای موضوع مورد تاکید دکتر اسدی است.
همان چیزی که اسماعیل بیابانگرد دیگر کارشناس مسائل فرهنگی و رسانه نیز در کتاب فرزند من و رسانه بدان اشاره میکند و مینویسد: گذشته از القای پرخاشگری و القائات سیاسی و عقیدتی بازیهای الکترونیک، برخی از مسائل فرهنگی مانند ارائه هویت جدید به زن، ترویج مردسالاری نوین، تبلیغ قمار و غیره از جمله مواردی است که در بازیهای اخیر مطرح میشود و به سهم خود روی نظام ارزشی کودکان، نوجوانان و حتی جوانان موثر واقع میشود.
وی همچنین با اشاره به مصداقهای موجود در بازیهای رایانهای ادامه میدهد: زنان در این بازیها به مثابه موجوداتی پست، خوار و ضعیف و قربانی توصیف میشوند حال آن که در یک جهتگیری برعکس، مردان در اوج برتری، اعتلا و توانمندی ظاهر میشوند و در نهایت این مردان هستند که از راه رسیده و زنان دربند، اسیر و سحر شده و قربانی را نجات میدهند.
قمار و قماربازی هم ارزش دیگری است که در اشکال جذاب و هیجانانگیز مطرح شده و قمار را به شکل تفریحی لذتبخش، پرکننده اوقات فراغت و درآمدزا توصیف میکنند.
نگاهی به خود بازیها حاکی از طرح جذابیت جنسی زنان به عنوان پاداش قمار بازیگران است.
دکتر اسدی دراین رابطه میگوید: «طراحان بازیها همه تلاش خود را میکنند تا ذهن نوجوانان و جوانان را مسخ هیجانات کاذب کنند و با نهایت قدرت از رسانههای جذاب بهره میبرند تا جوانان دیگر کشور به خصوص جهان سوم را تحت تاثیر قرار دهند تا آرام آرام خود را منجی رفع مشکلات بشر معرفی کنند و سود خود را ببرند.»
وی به آماری که در این رابطه منتشر شده اشاره میکند و میگوید: «امروزه تولید بازیهای رایانهای روزانه بین 4 تا 7 ساعت از وقت بسیاری از نوجوانان و جوانان را به خود اختصاص دادهاند. این بازیها به خاطر سهولت دسترسی و جذابیتهای خود به عنوان یک رسانه محبوب و پرطرفدار است وجالب اینکه در 75 درصد خانههای آمریکایی سیستم بازیهای رایانهای وجود دارد اما اغلب آنها بازیهایی دارند که طبق رده سنیشان طراحی میشود و مورد استفاده قرار میگیرد تا مبادا دچار زیان شوند. اما به ردهبندی سنی و موضوعی در کشورمان خیلی توجه نمیشود.
راحله طلائیان، مشاور خانواده و کارشناس ارشد روانشناسی است. به گفته وی فقدان بازیهایی که به درد سنین خردسالان، نوجوانان و جوانان بخورد در کشور ما مشکلزا خواهد بود.وی در گفتوگو با گزارشگر کیهان تاکید میکند: «برخی از خانوادهها برای راحت شدن از شیطنت فرزندانشان و یا مهار آنها از رفتن به محیط دوستان و همسالانشان ترجیح میدهند کلی هزینه کنند تا فرزندشان پای بازیهای رایانهای بنشیند غافل از این که این بازیها علاوه بر آسیبهای جسمی مثل ضعیف شدن قدرت بینایی، چاق شدن مفرط یا آسیب به پرده گوش به خاطر سر و صدای بالا و و حشتناک آنها آسیب روانی جدی مثل تشنج را به دنبال دارد.
همین چند وقت پیش بود، که شنیدیم پسر بچه دو سالهای به علت بازی کردن با رایانهاش به مدت تقریبا 20 ساعت جان خود را از دست داد و مرد. این هشداری است که طلائیان به خانوادهها میدهد و عنوان میکند که خانوادهها میبایست بازیهای رایانهای را در موضوع و زمان محدودی در اختیار فرزندانشان قرار دهند تا متحمل خسارت نشوند.
پریسا جلالی