حسن گوهرپور:حتما تا به حال برای رسیدن به مقصدتان از اتوبوس، تاکسی یا مترو استفاده کردهاید و حتما تا به حال شاهد بودهاید که برخی مشغول استفاده از دستگاه تلفن همراهشان هستند؛ اما نه به قصد گفتوگو، بلکه به قصد گذران راه و تفریح. این کار البته به خودیخود محل اشکال نیست؛ اما وقتی به عنوان فرایندی فراگیر در جامعه گسترش مییابد، نشاندهنده خطراتی است که آینده فکری و عقلی جامعه را تهدید میکند.
در این راستا میتوان گسترش این رسانه را اینگونه تحلیل کرد که بازیهای رایانهای تفاوت و برتری ویژهای که نسبت به سایر مدیومها دارد حضور مخاطب در جریان بازی و شکلدهنده آینده حضور او در بازی است.این فرایند لذتی فزاینده ایجاد میکند که در اثنای آن میتوان کارهای تبلیغاتی فرهنگی و سیاسی فراوانی کرد؛ نقطه هدف این جریان هم کودکان هستند.
به بیان دیگر؛ انسان غربی که با عینک سوبژکتیو و به عنوان «فاعل شناسا» یا انسان برتری که قرار است جهان را تعریف دلخواه خود کند؛ اینبار به سراغ کودکان سراسر جهان رفته است.او برای کودکان برنامهریزی کرده و ما از این موضوع غافلیم؛ آنها کودکان خود را وارد جریانی بزرگ به نام «فلسفه برای کودکان) (Philosophy for Children) کردهاند که پیرو میراث عقلی و سنت فکری خود کارکردهای خرد را بیاموزند و بیاموزند که چگونه میشود با عقل در معنای فلسفی، با دیگران جدل کرد؛ شاید یکی از مهمترین این روشها؛ روش «دیالکتیکی سقراطی» است که با آن کودکان میآموزند به اصل «چیزها» برسند.کودکان ما اما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند اندیشیدن هستند و یکی از راههای آن جریانی است که به کودکان به شکلی روشمند فلسفه را بیاموزد. کودکان با آموختن فلسفه (شیوههای درست کارکرد عقل) بهراحتی تحت تاثیر جریانات حاکم بر استعمار فکری قرار نخواهند گرفت.